اعلام خطر در مورد آفت کشهای خطرناک
به نظر یکی از کارشناسان فائو، اتفاقی که در سنگال افتاد یکی از موارد خوب تاثیرگذاری عهدنامه روتردام در محافظت از مردم و محیط زیست است. معمولا شیوه کار چنین است که دبیرخانه، تمام کشورهای مشارکت کننده را از طریق ارایه اطلاعات دقیق در مورد خطرات مواد شیمیایی آگاه می کند و سپس تصمیمگیری در مورد واردات این مواد را در آینده به خود آنان واگذار می کند. اگر کشوری گزینه محدودسازی واردات مواد موجود در فهرست عهدنامه روتردام را انتخاب کند، به کشورهای صادرکننده توصیه می شود تا صادرکنندگان، صنایع و واحدهای گمرک خود را آگاه کنند. عهدنامه روتردام نوعی سیستم اعلام خطر در مورد تجارت مواد شیمیایی خطرناک است. در اینجا گفتگویی که با بیل مورای از کارشناسان شاغل در هیات اجرایی این عهدنامه انجام شده می خوانید: تجارت این مواد شیمیایی تا چه اندازه کلان است؟ پاسخ به این سئوال در حال حاضر دشوار است. طبق یک برآورد، یک تا دو میلیون فرآورده شیمیایی مختلف در سراسر جهان به فروش می رسند. پس از بخش خودرو، صنایع شیمیایی با فروشی معادل 6/1 تریلیون دلار در سال بالاترین رده را به خود اختصاص می دهند. تجارت بین المللی بالغ بر 480 هزار میلیون دلار ازنظر فروش است. اما به دلیل ضعف نظارت و گزارشدهی، به دشواری می توان گفت که چه میزان از تجارت بین المللی مواد شیمیایی مربوط به مواد خطرناک به حال انسان و محیط زیست است. تعریف شما از "خطرناک" چیست؟ از دیدگاه موجود در عهدنامه، یک فرمولاسیون آفت¬کش به شدت خطرناک آن است که اثرات آن بر محیط زیست و سلامت به شکلی حاد در کوتاه زمانی پس از یک یا چند بار قرار گرفتن در معرض آن (پس از استفاده) به طور عینی مشاهده شود. این اثرات شامل مرگ، معلولیت و اثرات سو بر زایمان جنین و فرمولاسیون حاوی مواد شیمیایی مانند DDT، PCB¬ها و ترکیبات جیوه می شود. نگرانی از قاچاق این مواد در جهان، پذیرش عهدنامه روتردام را سرعت بخشیده است. آیا عهدنامه روتردام به این معضل توجه دارد؟ عهدنامه روتردام دربرگیرنده صادرات و واردات مواد شیمیایی خطرناک و به طور ضمنی استفاده و نظارت بر مصرف آنها است. در آغاز، معضل حاد بین کشورهای شمال و جنوب سبب پایه ریزی این عهدنامه شد. چون کشورهای ثروتمند که فروش مواد شیمیایی تهدیدکننده زندگی را در داخل قدغن کرده بودند، فروش آن به خارج را ادامه دادند. لیکن در سالهای اخیر، تجارت بین کشورهای جنوب به ویژه کشورهای نوپدید در عرصه اقتصاد که مواد شیمیایی تولید می کنند و کشورهای فقیرتر در حال افزایش است. در هر دو حالت، کشورهای واردکننده فاقد ابزاری برای مدیریت مواد شیمیایی خطرناک در چرخه مقررشان از واردات گرفته تا مصرف و تجزیه و دور ریختن مطمئن آنها هستند. این کشورها از چه جنبه هایی در برابر مواد شیمیایی بالقوه خطرناک آماده نیستند؟ اول ازنظر مقررات و زیرساختهای سنجش و ارزیابی. مثلا اکثر کشورهای آفریقایی، مراکز کنترل سم ندارند. آنها از مواد شیمیایی، بدون آگاهی، تجهیزات و توانایی استفاده از این محصولات به طور ایمن که نمونه اش در سنگال اتفاق افتاد، استفاده می کنند. همچنین بسیاری کشورها با معضل انباشت مقدار زیادی مواد شیمیایی بلااستفاده مواجه هستند که یا به طور غیرقانونی یا غیرعمدی در مناطق نامطمئن تخلیه می شوند و به احتمال زیاد، خاک، آب و هوا را آلوده می سازند. روش تخلیه و تجزیه این مواد شیمیایی به شیوه موثر به ندرت یافت می شود. در مورد شیوه کار در این عهدنامه توضیح دهید؟ شیوه ای که داریم ابزاری است برای کسب اطلاع از دیدگاه رسمی و سپس انتشار آن در کشورهای واردکننده مبنی بر این که آیا مایل هستند محموله های یک ماده شیمیایی معین را در آینده دریافت کنند یا خیر. هم¬چنین تضمین این نکته که صادرکنندگان از این تصمیم پیروی می کنند. بنابراین هدف ما ایجاد یک مسئولیت مشترک بین کشورهای صادرکننده و واردکننده است. عهدنامه به کشورهای فقیرتر امکان می دهد تا با کسب اطلاع در مورد تجارب دیگر کشورها و تصمیمهای موجود در مورد قدغن کردن یا اعمال محدودیت شدید واردات مواد شیمیایی سمی، تصمیم خود را بگیرند. عهدنامه روتردام، کشورها را تشویق می کند تا به یکدیگر در جهت ظرفیت سازی برای مدیریت مواد شیمیایی در چرخه عمرشان کمک کنند. کدام مواد شیمیایی در حال حاضر در این عهدنامه مورد توجه هستند؟ در سایت عهدنامه می توانید نام آنها را بیابید. البته بیشتر آنها آفتکش هستند. علاوه بر گرانوکس و اسپینوکس، کمیته توصیه کرده تا مونوکروتوفوس (حشره کشی که بسیاری از کشورهای در حال توسعه به ویژه آسیایی برای مقابله با حشرات و تارتنچه از آن استفاده می کنند)، یک آفتکش، علفکش و قارچ کش به نام DNOC که فوق العاده برای انسان خطرناک است و پنبه نسوز (آزبست) در تمام شکلهای آن، به فهرست عهدنامه اضافه شود. پیش بینی می کنیم که مواد شیمیایی زیادتری با آگاهی و آموزش دولتها در مورد استفاده از این عهدنامه به فهرست آن اضافه خواهد شد. جایگاه عهدنامه از لحاظ قانونی چیست؟ متن عهدنامه در سپتامبر 1998 مورد توافق دولتهای حاضر قرار گرفت. پیش از به اجرا درآمدن و الزامی شدن، نیازمند تصویب 50 کشور است که در حال حاضر 20 دولت این کار را انجام داده اند. در این میان، پیش از الزامی شدن عهدنامه، اجرای آن داوطلبانه است و به شیوه موقتی آن به اجرا درمی آید. با وجود داوطلبانه بودن، پیروی از عهدنامه بسیار گسترش یافته و حدود 160 دولت تاکنون با مسئولیت دادن به وزارتخانه های خود برای اجرای این شیوه موقتی، التزام خود را نشان داده اند. آفتکشهای خطرناک از سال 1998، چهار آفتکش در این آییننامه جای گرفته اند: 1- بیناپاکریل (Binapacryl): سمی برای کبد، کلیه و دستگاه عصبی بخصوص بین کارگرانی که در هوای داغ کار می کند. ایجاد تشنج و روان پریشی می کند. 2- اتیلن دی کلراید (Ethylene dichloride): تاثیرات آن زیاد است. از صدمه زدن به کبد و کلیه گرفته تا مرگ. سبب بروز سرطان معده، ریه و دیگر انواع آن در حیوانات شده است. 3- اتیلن اکساید (Ethylene oxide): قرار گرفتن در معرض آن سبب آزار دستگاه تنفسی، بی خوابی، ضعف ماهیچه ها، اسهال، تهوع و اختلالات عصبی می شود. 4- توگزافن (Toxaphene): مسمومیت شدید ناشی از آن سبب کما و حملات تشنج ¬آور می شود. در برخی مواقع به تب شدید، تند شدن ضربان قلب و مرگ می انجامد. شیوه موقتی اجرای عهدنامه مرحله اول: حداقل دو کشور در دو منطقه جداگانه جهان به دبیرخانه عهدنامه روتردام اطلاع می دهند که اقدام به نظارت ملی برای ممنوعیت یا محدودیت شدید کاربرد یک ماده شیمیایی کرده اند. در صورتی که ماده شیمیایی دارای فرمولاسیون آفتکش به شدت خطرناک باشد، تنها گزارش یک کشور از بروز مسمومیت کفایت می کند. مرحله دوم: دبیرخانه درخواست ارایه اسناد متقن به آن کشورها می دهد و پس از دریافت، آنها را در اختیار کمیته بازنگری در زمینه مواد شیمیایی خود قرار می دهد. مرحله سوم: کمیته اطلاعات موجود را مرور می¬کند و تصمیم می¬گیرد که آیا ماده شیمیایی مذکور را در فهرست موارد ممنوعه بگنجاند یا خیر. مرحله چهارم: چنانچه تصمیم بگیرند که یک ماده شیمیایی را در فهرست قرار دهند، دبیرخانه با انتشار سندی ارشادی به تمام مقامات ملی، خطرات زیست محیطی و سمی آن و نیز فعالیتهای قانونی کشورها برای ممنوعیت یا محدودیت شدید آن ماده شیمیایی را اعلام می کند. مرحله پنجم: بر مبنای سند انتشاریافته، هر کشور تصمیم می گیرد که آن را بپذیرد یا واردات را نپذیرد یا با شرایطی معین، اجازه واردات دهد. به هر حال تصمیم خود را به اطلاع دبیرخانه می رساند. مرحله ششم: دبیرخانه هر شش ماه، فهرست کاملی از پاسخهای رسیده را انتشار می دهد و تمام اطلاعات مربوط به هر ماده شیمیایی را در پایگاه اطلاع رسانی خود به صورت پیوسته (Online) قرار می دهد./ منبع: سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد (فائو)
نویسنده: شایان فغانی |
یکشنبه 89 مرداد 31 ساعت 7:7 عصر
|
|
نظرات دیگران نظر
|
جوندگان زیان آور گیاهان زراعی -------------------------------------------------------------------------------- جوندگان به گروهی از جانوران پستاندار گفته می شود که از روی خصوصیات دندانها از سایر گروهها متمایز می شوند. بدین ترتیب که در فک پائین دارای جفت و در فک بالا دارای یک یا دو جفت دندان ثنایا می باشند. این دندانها درشت و فاقد ریشه بوده و ارتفاع آن همیشه ثابت است. در این جانوران دندان آسیاب مطلقاً وجود ندارد و جای آنها روی فک خالی و نمایان است. در اغلب جوندگان رودة کور خیلی رشد کرده است. از نظر طبقه بندی جوندگان به دو زیر راسته تقسیم می شوند: الف-زیر راستة duplicidentata که در فک بالا دو جفت دندان ثنایا دارند که جفت دوم به صورت ستونهای کوچکی در پشت دندانهای جفت اول قرار گرفته اند و خرگوشها از این گروهند. ب-زیر راستة sipmlicidentata که در فک بالا فقط یک جفت دندان ثنایا دارند. انواع موشها در این گروه طبقه بندی شده اند. در زیر فقط به شرح مختصری راجع به گونه هائی از این زیر راسته که در کشاورزی اهمیت دارند می پردازیم: موش مغان microtus socialis و microtus arvalis موش کلاهو clitellus fulvus موش تاترا tatera indica موش ورامین nesokia indica موش سیاه rathus rathus موش سیاه rathus rathus موش خانگی mus musculus مریونها meriones spp. موش شکول glis-glis caspicus مبارزه با موشها: 1-تعیین نوع موش: اول از همه باید نوع موشی را که در نظر است برای دفع آن مبارزه کنیم، مشخص سازیم. زیرا تا نوع موش مشخص نشود، تعیین نوع مبارزه و طعمه و حتی نوع سم غیر ممکن خواهد بود. مثلاً می دانیم برای مبارزه با موش کا اهو از فتوکسین استفاده می شود و تلفات هم تا 90 درصد می رسد ولی همین سموم را اگر در مبارزه با موش ورامین یا موش مغان به کار برند تلفات حداکثر به 60-50 درصد می رسد و یا برای مبارزه با موش انباری یا موش ورامین حداکثر 5-3 درصد فسفوردوزنگ مخلوط می کنند. بنابراین برای انجام یک مبارزه باید قبل از هر چیز نوع موش منطقه را شناخت تا مبارزه با موفقیت انجام شود. 2-فصل مبارزه: فصل مبارزه خود اهمیت زیادی دارد. مثلاً برای مبارزه با موش مغان در طول پائیز و زمستان طعمة گندم با فسفوردوزنگ تا 98 درصد تلفات می دهد ولی همین طعمه در بهار 45-35 درصد تلفات وارد می آورد زیرا موشها در این فصل رغبتی به خوردن مواد پر کالری ندارند و در فصل بهار و تابستان طعمه هائی که براساس علف سبز تهیه می شوند نتیجه بهتری می دهند و یا در موش ورامین در فصل پائیز و زمستان مصرف طعمه با مغز گردو نتیجه مطلوبی می دهد ولی در بهار و تابستان گردپاشی لانه ها تلفاتی تا حدود 99-98 درصد می دهد. بنابراین باید دقت کامل به فصل مبارزه نمود و بعد طرز مبارزه را انتخاب کرد. 3-محل زندگی موشها: انتخاب سم بایستی بر حسب محل زندگی موشها باشد. اگر مبارزه در صحرا و دور از آبادی انجام می شود، انتخاب نوع سم آسان است ولی اگر همین موش در محل زندگی انسان و شهرها دیده شود باید حتماً از سمومی که برای انسان و دام بی خطرند استفاده شود. مثلاً موش خانگی وقتی که به مزارع حمله می کند می توان از سموم فسفوردوزنگ به نسبت 3% استفاده کرد ولی اگر این موش در منازل دیده شود باید زا سموم بی خطر مانند ترکیبات وارفاین-کومارین و برمولین و غیره استفاده کرد. 4-غلظت سم: دستوراتی که برای مبارزه با موش داده می شود از روی مطالعات زیادی به دست آمده است که هم از لحاظ اقتصادی مقرون به صرفه باشد و هم مؤثر واقع شود. لذا پیروی از دستورات صادر شده اجباری است. مثلاً موش مغان با اینکه جثه کوچکی دارد در دستورات مبارزه طعمه را با 10 درصد فسفوردوزنگ آلوده می سازند. زیرا با تراکم زیادی که این موش در هکتار دارد جمع وزن زندة موش در هکتار بالا است و باید طعمه را با دُز حداکثر مصرف کرد. در صورتی که با مبارزه با موش ورامین که جثة نسبتاً درشتی دارد، دُز فسفوردوزنگ مصرفی 50 درصد خواهد بود. چون با توجه به تراکم موش در هکتار جمع وزن موجود زنده در هکتار خیلی کمتر از موش اولی است و مصرف سم زیادی از لحاظ اقتصادی مقرون به صرفه نمی باشد. 5-بیولوژی: قبل از اقدام به مبارزه، بیولوژی موش مورد نظر را کاملاً مورد توجه قرار دهید تا از نقاط ضعف آن حداکثر استفاده را برای بالا بردن نتیجة مبارزة بدست آورید. مثلاً مبارزه شیمیایی با موش کلاهو یا موش شکول در فصولی که قسمتی یا همة موشها به خواب زمستانه رفته اند بی نتیجه است و باید از مبارزة مکانیکی استفاده نمود. 6-رعایت کامل اصول زراعی: برای جلوگیری از خسارت موشها مخصوصاً در باغات و مزارع صیفی، پاک کردن مزارع از علف هرز یا زدن شخم عمیق در پائیز اهمیت زیادی دارد و از تراکم موشها در بهار خواهد کاست. 7-دقت برای انتخاب ماده برای طعمه: در این امر در صحرا و برای مبارزه با موشهای صحرائی می توان فرمولهای کلی توصیه کرد. مثلاً می گوییم در مبارزه با موش مغان در فصل زمستان به عنوان طعمه گندم مصرف کرد و در بهار از طعمة سبز استفاده نمود. این دستور کلی است و نتیجة مطلوب هم می دهد. ولی در مبارزه با موشهای خانگی یا انباری وضع اینطور نیست و نمی توان فرمول کلی برای انتخاب طعمه بدست آورد و در هر مورد باید کسی که مبارزه را سرپرستی می کند قبل از طعمه گذاری با انجام آزمایشهائی نوع طعمه مورد لزوم خانه یا انبار را پیدا کند. اگر موشی در انباری دیده شد باید قبلاً چند نوع ماده بدون سم در گوشه و کنار انبار قرار داد و دو یا سه روز مراقب بود که موشها به کدام طعمه توجه خواهند داشت. پس از پیدا کردن نوع غذای مورد علاقه موشهای این انبار یا منزل، طعمه را براساس آن ماده تهیه می کنند. در اینجا باید متذکر شد که موش خانگی یا انباری به انواع غذاهای مختلف دسترسی دارد. اگر کمبودی احساس کند ممکن است از خانه ها و انبارهای مجاور آن را تهیه کند لذا انتخاب طعمه برای اینگونه اماکن 3-2 روز مطالعه مقدماتی لازم دارد. فرمولهای مبارزه با جوندگان و طرز تهیه آنها: 1-طعمه گندم مسموم: برای تهیه طعمه 100 کیلوگرم گندم و 2 لیتر روغن پارافین و 10 کیلو فسفوردوزنگ مورد احتیاج است. برای تهیه اول 2 لیتر روغن را با 100 کیلوگرم گندم با پاروک خوب مخلوط کرده و سپس فسفوردوزنگ را به تدریج به گندم اضافه کرده و با پاروک هم می زنند تا سم با گندم به طور یکنواخت مخلوط شود. از این طعمه برای مبارزه با موش مغان در فصل پائیز و زمستان از قرار 2-1.5 کیلو طعمه در هکتار به طور دست پاش استفاده می کنند. طعمه تهیه شده را در همان روز باید مصرف نمود. اگر بخواهند با این طعمه با موشهای جنس meriones در پائیز و زمستان استفاده کنند به جای 10 درصد فسفور دوزنگ باید میزان فسفور دوزنگ را تا 5 درصد تقلیل داد. چنانچه بخواهند از این طعمه در مبارزه با موش خانگی که در مزارع زندگی می کنند یا موش جنگلی استفاهد کنند، میزان فسفوردوزنگ را تا 3 درصد باید پائین آورد. 2-طعمه با مغز گردو: 10 کیلو مغز گردو و 200 گرم روغن پارافین، 0.5 کیلو فسفودوزنگ و طرز تهیه مثل طعمه گندم می باشد. این طعمه را می توان در فصل پائیز و زمستان برای مبارزه با موش ورامین در باغات بکار برد. برای این کار طعمه را با قاشقک در داخل لانه های فعال می گذارند. در این روش باید کلیه لانه ها را یک روز قبل از انجام مبارزه کوبید و روز بعد طعمه گذاری را فقط در سوراخهائی که باز شده اند، یعنی لانه های فعال انجام داد. مقدار مصرف طعمه در یک هکتار حدود 0.5 تا یک کیلوگرم طعمه خواهد بود. 3-طعمة سبز: علف سبز (هر نوع علف هرز یا گیاه زراعی فرق نمی کند) 100 کیلوگرم، فسفوردوزنگ مخلوط با خاکستر یا پودر تالک حدود 10 کیلوگرم در این طریقه ابتدا پودر تالک و فسفوردوزنگ را با هم به خوبی مخلوط می مکنند سپس کارگری که مجهز به دستکش و ماسک و یک سطل با ظرفیت حدود یک کیلوگرم، کار را شروع می کنند. کارگر ضمن عبور از مزرعه به محض برخورد با لانه فعال، مقداری علف چیده و آن را به اندازة سوراخ خروجی موش گلوله کرده و یک طرف گلوله را با مخلوط سم و تالک آغشته کرده و طرف آلوده با سم را داخل سوراخ موش کرده و راه ورود لانه را می بندد و سراغ سوراخ بعدی می رود. در این روش باید یک روز قب از مبارزه کلیه لانه ها را لگد کوب کرد و روز بعد فقط در سوراخهای باز شده طعمه گذاری کرد. این طریقة مبارزه را در فصل بهار و تابستان برای موش مغان، موش آبی و مریونها می توان به کار برد. با این مقدار می تون 12-10 هکتار را مبارزه کرد. 4-طعمة سیب زمینی یا هویج: 10 کیلوگرم سیب زمینی یا هویج و 0.5 کیلوگرم فسفودوزنگ مورد احتیاج است. ابتدا هویج یا سیب زمینی را به قطعات کوچکی به اندازه حبه قند تقسیم می کنند. سپس فسفوردوزنگ را به تدریج روی این قطعات پاشیده و با پاروک آن را به هم می زنند تا سم بطور یکنواخت با طعمه مخلوط شود و باید بلافاصله طعمه گذاری را شروع کرد. این روش را می توان برای موش آبی یا موشهای خانگی در مزارع در فصل تابستان و پائیز بکار برد و طعمه گذاری را باید طرف عصر انجام داد. 5-طعمه با یونجة خشک یونجه خشک 10 کیلوگرم، ملاس چغندرقند یک لیتر،فسفودوزنگ یک کیلوگرم مورد احتیاج خواهد بود. این روش را در روزهای برقی برای مبارزه با خرگوش می توان بکار برد. برای تهیه طرف صبح روی یونجه خشک ملاس چغندرقند یا محلول 10 درصد شیره را به تدریج پاشیده و یونجه را زیر و رو می کنند تا محلول به طور یکنواخت یونجه را خیس کند. سپس روی آن را با گونی یا نایلون می پوشانند و تا عصر به همان حال می گذارند تا یونجه ها رطوبت بردارند. طرف غروب یونجه ها را به دسته های کوچک (10-8 ساقة یونجه در هر دسته) تقسیم می کنند. سپس فسفور دوزنگ را روی آن پاشیده و آرام آرام بهم می زنند. این طعمه را طرف غروب در سطح باغی که مستور از برف می باشد و مورد حملة خرگوشها قرار می گیرد پخش می کنند. در هر 10 متر مربع یک دستة کوچک یونجه کافی است. صبح روز بعد طعمه هائی که مورد استفاده خرگوش قرار نگرفته است باید از سطح باغ جمع آوری و معدوم شود. 6-طعمه با نان و مربا: این روش مخصوص موش شکول می باشد. مواد مورد نیاز 10 کیلو نان سفید، 200 گرم مربا بهتر است مربای زردآلو باشد، 0.5 کیلو فسفوردوزنگ خواهد بود. طرف غروب نانها را از وسط بریده و لای آن را مربا می مالند، سعی شود قطعات زردآلو لای نان وجود داشته باشد سپس فسفوردوزنگ را روی مربا می پاشند و دو طرف نان را روی هم می گذارند و سپس آن را به قطعات کوچک تقسیم می کنند و در محل رفت و آمد شکول قرار می دهند و صبح روز بعد طعمه ها را جمع آوری و معدوم می سازند. 7-گردپاشی لانه ها: مواد مورد نیاز: 20 کیلوگرم تالک و 10 کیلوگرم فسفوردوزنگ خواهد بود. تالک و فسفوردوزنگ را در ظرف سربسته با چرخانیدن ظرف به خوبی با هم مخلوط می نمایند. سپس این گرد را با گرد پاشهای دستی کوچک به داخل لانه می پاشند. در این طریقه هم باید یکروز قبل از مبارزه کلیة لانه ها را بکوبند و روز بعد گردپاشی را فقط در لانه های باز شده انجام دهند. این روش بیشتر در مواقعی که موشهای صحرائی از قبیل موش مغان (در زمانی که علف بیابان خشکیده و هوا گرم است) یا موش ورامین (در فصل بهار) که از برداشتن طعمه خودداری می کند به کار می رود.
نویسنده: شایان فغانی |
چهارشنبه 89 مرداد 13 ساعت 2:11 عصر
|
|
نظرات دیگران نظر
|
تریپس پیاز onion thrips thrips tabaci (thysanoptera , tereberantia , thripidae) تریپس پیاز یا تریپس تو تون گونه ای پلی فاو می باشد که به گیاهان مختلفی نظیر پیاز,توتون , لوبیا , چغندر قند, گوجه فرنگی , سیب زمینی , نخود و انواع کدوئیان به خصوص هندوانه خسارت می زند. بر اثر تغذیه و فعالیت پوره ها و حشرات کامل برگها تغییر رنگ داده و لکه های نقره ای زرد یا قهوه ای در سطح آنها مشاهده می شود . در جمعیت های بالا باعث بدشکلی و کوچک ماندن میوه و برگها می شوند . این تریپس ناقل بیماری ویروسی پلاسیدگی در گوجه فرنگی یا spotted wilt می باشد . زیست شناسی: terebrantia:egg->l->l->prepupa->pupa->adult به علت داشتن چشم مرکب در مراحل اولیه رشد و همچنین وجود بال در خارج بدن در دو سن اخر شبیه دگر دیسی ناقص است ولی به علت رشد بال در سنین اولیه و سن دوم در درون بدن و مرحله غیر فعال pupa شبیه به دگر دیسی کامل است . بنابراین با توجه به مراتب بالا دارای دگردیسی از نوع حد واسط intermediate metamorphosis می باشد. این حشره زمستان را به صورت حشره کامل و پوره روی گیاهانو علف های هرز و زیر کلوخه ها و شکاف های زمین به سر می برد.حشرات کامل ماده پس از خروج از اماکن زمستانه ابتدا 2 تا 3 روز تغذیه وسپس تخمگذاری می کنند . حشرات ماده به صورت بکرزایی تولید مثل می کنند و تخم ها را به صورت انفرادی در زیر اپیدرم برگ قرار می دهد . طول دوران یک نسل بین 16 تا 26 روز متغیر است و تا 10 نسل ممکن است ایجاد کند . کنترل: 1- استفاده از ارقام مقاوم 2- از بین بردن علف های هرز مزارع مبارزه شیمیایی : 2-3 نوبت پس از چند برگی یا کفتری شدن بوته 1. دیکلروژس(ددواپ) ec50% و 2- 1.5 درهزار 2. مالاتیون ec57% و 2در هزار 3. هپتنفوس(هوستاکوئیک) ec50% و 1درهزار 4. پروفنوس(کوراکرون) ec40% 5. تیودیکارب(لاروین) 6. آندوسولفان(تیودان) 7. دیازینون
نویسنده: شایان فغانی |
دوشنبه 89 مرداد 11 ساعت 2:12 عصر
|
|
نظرات دیگران نظر
|
تکنیک عقیم سازی حشرات
بخشی از پایانامه کارشناسی آقای عادل خشاوه دانشجوی کارشناسی ارشد حشره شناسی دانشگاه ارومیه 1- تاریخچه SIT 2- فرضیات و روش های آماری 3- استراتژی های SIT 4- مزایا ومحدودیت های 5- فهرست منابع تاریخچه : کشف ونظم در علوم متعددی مثل بیولوژی، شیمی، پرتودهی، رفتار شناسی حیوانات، بیولوژی سلولی و مولوکولی، ژنتیک و حشره شناسی موجب شد که با اشتراک آنها، بشر ایده های مورد علاقه و رایج خود را در مورد کنترل حشرات آفت به کار ببرد . در سال 1985 W.K.Rntgen کشف خود یعنی اشعه ایکس را مشاهده و گزارش کرد. در سال 1903 اثر بعضی از اشعه ها از جمله رادیوم روی سیستم تولید مثلی ورشد حشرات به وسیلهC.Bohn وA.Runner گزارش شد . در سال 1916یافت شد که میزان دز پایین اشعه ایکس ظرفیت تولید مثلی در سوسک سیگار (Lasioderma sericorne) را کاهش می دهد در حالی که دز بالا آن را می کشد . در سال 1926 H.J.Muller ثابت کرد که پرتو دهی با اشعه ایکس تغییراتی را در قابلیت توارثی مگس سـرکـهDrosophila) melanogaster) باعث خواهد شد . در ادامه جهش های مهم کشنده نیز به عنوان یکی از انواع متوالی جهش های القایی یافت شد . عقیمی جزئی نرها به وسیله اشعه ایکس نیز در بررسی های Muller به اثبات رسید . در این دوره ایالات متحده آمریکا با یک مشکل بزرگ روبرو بود و آن مسئله مگس دام بود . این آفت سالانه در جنوب غربی ایالت متحده 20 میلیون دلارو در جنوب شرقی ایالات متحده 50 تا 100 میلیون دلار به گله داران خسارت وارد می کرد . در طول سال 1935 یک شیوع شدید گزارش شد که به موجب آن 1200000 مورد آز آلودگی حیوانات و 55 مورد از آلودگی انسان اتفاق افتاده بود . E.F.Knipling یکی از بزرگترین حشره شناسان وقت آمریکا همزمان مشغول بررسی مشکلات مگس دام و پیدا کردن راه حلی برای این مشکل بود . با توجه به تحقیقات انجام شده در اوایل قرن بیستم مبنی بر اثر بعضی پرتوها روی قابلیت باروری و توارث حشرات، در سال 1937Knipling تصور کرد که راه کنترل حشراتی مثل مگس دام، اختلال در فرایند های طبیعی تولید مثلی به وسیله مکانیسم های شیمیایی و فیزیکی است. بنابراین ایده عقیمی حشرات بخصوص جنس نر را ارائه داد . او دلیل آورد که اگر مگس نر بتواند در تعداد زیادی تولید بشوند، عقیم شوند و به محیط رها شوند آنها ممکن است نرهای وحشی را از رقابت خارج کنند . بر اساس یک سری احتمالات پایه ای ساده، نرهای وحشی بارور با ماده های وحشی بارور جفت گیری می کنند. از آنجایی که در مطالعات قبلی ثابت شده بود که ماده مگس دام فقط یک بار جفت گیری می کند آنهایی که با نرهای عقیم جفت گیری می کنند تخم های غیر بارور گذاشته و بنابراین نمی توانند نسلی تولید کنند(اثر مشابهی در آمیزش متقابل خواهد داشت ) . ماده های گونه های زیادی از حشرات وجود دارند مانند ماده مگس دام که در هر سیکل زندگیشان فقط یک بار جفت گیری می کنند و این به جنس نر بستگی دارد ، به این شکل که جنس نر این حشرات هنگام جفت گیری مقداری از ترشحات غدد ضمیمه تناسلی خود را وارد اندام تناسلی جنس ماده می کنند . این ترشحات در رفتار جفت گیری حشرات ماده تاثیر گذاشته و از جفت گیری مجدد آنها ممانعت میکند . Knipling بیان کرد اگر تعداد کافی از نرهای عقیم بتواند در جمعیت های وحشی رها شوند (10 تا 100برابر جمعیت طبیعی ) جمعیت مگس دام ضرورتا حذف گردیده و به سمت خاموشی پیش می رود . او وقت زیادی را صرف این ایده کرد و به زودی شروع به توسعه روش های آماری ساده در جمعیت مگس دام فعال و پویا کرد . این روش ها او را متقاعد کرد که مفهوم حشرات عقیم بر اساس قانون احتمالات می تواند عملی بشود اگر این روش ها بتواند برای عقیم کردن نرها و تولید انبوه مگس به میزان کافی توسعه یابند تا بتوانند نر های بارور را در مزرعه بعد از رها سازی از رقابت خارج کنند. در سال 1946 Knipling مسئول بخش تحقیقات اثر حشرات روی محیط زیست و انسان در وزارت کشاورزی ایالات متحده(USDA) شد.همزمان با او دانشمند دیگری به نام Bushland در تگزاس مشغول مطالعاتی بر روی مگس دام و مشکلات ناشی ازآن بود . این دو، ارتباطات خود را به شکل متوالی برای تغییراتی در ایده اولیه و راه حل هایی برای برطرف سازی مشکلات این روش ادامه دادند . در ژانویه 1950 درنشریه American Scientist پروفسور H.J Muller از دانشگاه Indiana در Bloomington گزارش داد که مگس های میوه میتوانند در اثر قرار گرفتن در معرض اشعه ایکس عقیم شوند . این گزارش Knipling و Bushland را هیجان زده کرد و آنها تصمیم گرفتند تا تلاش کنند که این مراحل را روی مگس دام به اجرا بگذارند . آزمایشگاه Bushland امکانات کافی را برای اجرای این کار نداشت، او همچنین سرمایه لازم برای خرید امکانا ت را نیز در اختیار نداشت . اما او شخصی نبود که مایوس شود . Bushland حشرات را به صورت قاچاقی به یک آزمایشگاه اشعه ایکس در یک بیمارستان نظامی در سن آنتونیو جایی که او با بعضی از اعضای آن دوست بود می فرستاد . در آن روزها بخش اشعه ایکس زیاد شلوغ نبود بنابراین او قادر بود که از امکانات آنجا استفاده بکند. او دزهای متفاوتی از اشعه ایکس را روی مراحل حشرات بالغ، لارو و شفیره مگس دام تست کرد . او کشف کرد که مگس های دامی که در مرحله شفیرگی در معرض دز مناسب از اشعه ایکس قرار گرفتند، نه تنها بقا یافتند و به حشرات بالغ کاملا سالم تبدیل شدند از نظر جنسی نیز عقیم بودند و این یک موفقیت بزرگ بود. بخشی از مشکل حل شده بود که همان عقیمی مگس دام بود بدون اینکه هیچ اثری روی آنها و رقابتشان با نرهای وحشی در جفت گیری با ماده ها ایجاد کند . بخش دیگری از مشکل این بود که " چگونه می توان شمار زیادی از مگس دام را تولید کرد و چه تعداد مورد نیاز خواهد بود؟ " تا اغلب جمعیت های مزرعه را در مناطق وسیعی نابود کرد . Bushland مشکلات را با توسعه مدل هایی برای تولید انبوه حشرات و پیشرفت تکنولوژی عقیم سازی دنبال کرد در حالی که Knipling کارش را در مدل های آماری برای پاسخ به این سئوالات که چه تعداد مگس مورد نیاز خواهد ( با رهاسازی نرهای عقیم در قفس های صحرایی) تا بدست آوردن موفقیت کامل ادامه داد . در سال 1954 Knipling فرصتی یافت تا تئوری اش را تست کند وقتی که دولت هلند از USDA برای کنترل مگس دام کمک خواست که عده زیادی از بزها و گاوهای شیرده را در جزیره Curacao در ونزوئلا کشته بود . از طریق یک بارآوری ساده در فلوریدا 170000 مگس در یک هفته تولید شد که با استفاده از منبع پرتودهی گاما عقیم و به جزیره اتنقال و رهاسازی شدند . به زودی تعداد مگس های وحشی کاهش یافت و بعد از چندین ماه و در حدود سه نسل از جمعیت، مگس ها در جزیره ریشه کن شدند . جمع آوری توده های تخم در طی رها سازی حشرات عقیم نشان داد که میزان عقیمی 69 درصد بعد از یک هفته، 79 درصد بعد از چهار هفته، 88 درصد بعد از شش هفته و100 درصد بعد از هفت هفته بود .این نتایج با تئوری هایی که از قبل محاسبه شده بود بسیار نزدیک بود . از سال 1954 آلودگی در منطقه در حد قابل توجهی نبود . این نمایش موفقیت آمیز روشهای رها سازی حشرات عقیم نه تنها Knipling و Bushland را هیجان زده کرد بلکه گله داران را نیز در مناطق آلوده ایالات متحده بسیار خوشحال کرد و یک اعتبار بزرگی به کار آنها بخشید . این روش کنترلی بی مانند حشرات اکنون به عنوان تکنیک عقیمی حشرات (Sterile Insect Technique) یـــا روش رهـا ســــازی حـــشـرات عـقـیـم Sterile Insect Release Method) ) شناخته شده است . SIT به عنوان یک روش بینهایت موفق در کنترل مگس دام شناخته شد و منجر به بررسی اثر پرتو دهی روی قابلیت توارث تعداد زیادی از حشرات دیگر با خسارت اقتصادی قابل توجه شده است. فرضیات و روش های آماری: جهت دسترسی به این بخش با ما تماس بگیرید استراتژی های SIT روش SIT که در حال حاضر برای استفاده موفق از اصول نر عقیمی به کار می رود(Bortlett1990 ) تغییرات مهمی را از زمان فرمولاسیون اصلی Knipling نیافت و تلاش هایی که در طول این دوره صورت گرفت بیشتر به منظور سرعت بخشیدن به مراحل برنامه و نیز آسان سازی مشکلات بوده است . اصول کلی این تکنیک عبارتند از: 1- تکنیک هایی که تولید مقدار زیادی از حشرات را با کیفیت عالی ممکن سازد. ( ( Rearing Component 2- تکنیک هایی که عقیم کردن شمار زیادی از حشرات رابا دقت ممکن سازد. (Treatment Component) 3- حشرات قابل رقابت که به طور منطقی بتوانند بعد از عقیم سازی و رها شدن در بین جمعیت وحشی بقا یابند.(Competitiveness Component ) 4- سیستم های اقتصادی مناسب برای رهاسازی حشرات عقیم در مناطق مورد نظر وجود داشته باشد . (Release Component ) 5- زمان رها سازی باید با دوره حد اکثر تولید مثل هدف مورد نظر مطابقت داشته باشد. 6- تعداد کافی از حشرات عقیم شده باید رها شوند تا بر جمعیت طبیعی غلبه کنند. 7- یک جمعیت بسته و یک منطقه ایزوله تا از مهاجرت احتمالی افراد وحشی بارور به داخل جمعیت جلوگیری کند.(Reinfestation Component ) 8-ابزاری که جمعیت حشرات بومی را قبل وبعد از رهاسازی حشرات عقیم به درستی ارزیابی کند . (Evaluation Component ) نکته قابل توجه در مورد برنامه SIT این است که Knipling یک محاسبات آماری و ریاضی از پتانسیل تکنیک عقیم سازی حشرات قبل از سال 1937 فراهم کرد و در حدود 13 سال (اواسط 1950) به طول انجامید تا او امتحانات اولیه را به اجرا بگذارد . او در خلال این مدت مشغول توسعه و تحول در روش های آماری و فرضیات خود بود . همچنین او در این مدت فرصت مناسبی برای اجرای ایده های خود نیافت بنابراین به انتظار نشست. مزایا ومحدودیت های SIT این روش کنترلی نیز مانند هرروش کنترلی دیگردارای مزایا و معایبی می باشد . محدودیت های آن عبارتند از: 1- بسیاری از حشرات در اثر تابش اشعه در دزهای پایین باروری خود را حفظ کرده وعقیم نمی شوند . بدیهی است تابش در مقادیر بالاتر باعث مرگ آنها می گردد . 2- بسیاری از حشرات را نمی توان در شرایط آزمایشگاهی وروی غذای مصنوعی به تعداد زیاد پرورش داد . 3- شرایط جغرافیایی واکولوژیکی محل های زندگی بسیاری از حشرات، مانع استفاده از این روش در مبارزه با آنها می شود . به عنوان مثال برخی از حشرات دارای گسترش جغرافیایی بسیار وسیعی می باشند ودر نتیجه رهاسازی نرهای عقیم در این قبیل نواحی عملا غیر ممکن می گردد . 4- این روش مبارزه ازتنها روش هایی است که می تواند یک گونه حشره آفت را تا مرز نابودی 100 درصد پیش ببرد و این نکته از نظر علم اکولوژی غیر قابل قبول است چون این علم نابودی یک گونه جانوری در طبیعت را باعث اختلال در اکوسیستم می دانند . مهمترین مزایای SIT عبارتند از: 1- SIT یک روش منطقی وامن محیطی است که تکنولوژی هسته ای راه به عنوان ابزاری برای کنترل آفات در نظر می گیرد . 2- SIT وقتی از دیگر روش های کنترلی پیشی می گیرد که می تواند با ارائه یک فرمول نهایی میزان جمعیت آفت وخسارت ناشی از آن را به حد صفر برساند. فقط ترکیبی از چندین روش کنترلی در مدیریت تلفیقی آفات می تواند به کاهش اساسی یا ریشه کنی آفات منجر شود . 3- SIT به عنوان یک روش دوست دار محیط شناخته شده است زیرا هیچ گونه آلودگی در محیط زیسته ایجاد نکرده وتاثیری روی دشمنان طبیعی آفت وسایر حشرات غیر هدف ندارند . 4- عامل تنوع و توسعه کشاورزی در بخش های زیادی از جهان می شود
نویسنده: شایان فغانی |
پنج شنبه 89 مرداد 7 ساعت 3:16 صبح
|
|
نظرات دیگران نظر
|
نویسنده: شایان فغانی |
یکشنبه 89 مرداد 3 ساعت 2:55 صبح
|
|
|||||
نظرات دیگران نظر
|