کاربرد بیوتکنولوژی در کشت گیاه داوودی
کشت بافت و کاربرد آن در داودی
1- تکثیر از طریق کشت بافت 1-1- محیط کشت و ریزنمونه برای تهیه ریز نمونه در داودی از برگهای جوان نیمه باز با رنگ سبز روشن به طول 5-2 سانتی متر استفاده شده است. ضد عفونی کردن برگهای رشد یافته در شرایط گلخانه با هیپوکلریت سدیم 5% حجمی/ حجمی به مدت 5 تا 10 دقیقه و ضد عفونی کردن برگهای گیاهان رشد کرده در شرایط مزرعه با هیپوکلریت سدیم 10% حجمی/ حجمی انجام گردید. ریز نمونه هایی به اندازه 2/1-1 سانتی متر مربع از قطعات برگی یا تک گره تهیه می شوند. محیط کشت پایه استفاده شده شامل ms پایه (murashige and skoog, 1962) با نمکهای پایه به اضافه 30 گرم در لیتر ساکارز، 1 گرم در لیتر میوانیوسیتول، 5 میلی گرم در لیتر تیامین hcl و همراه با 8 گرم در لیتر آگار و 7/5=phمی باشد محیط کشت استریل شده در پتری های 15 * 60 میلی متری توزیع می شود. تنظیم کننده های رشد با توجه به هدف آزمایش تهیه و در محیط کشت اضافه می شود. باززایی شاخساره های نابجا از کالوس های حاصل از ریز نمونه های برگ و ساقه دو رقم تجاری داودی به نامهای chrysanthemum morifolium cv. brietner (بنفش چوب بستی) و chrysanthemum morifolium cv. marion (کرم) در دو نوع محیط رشد مورد مطالعه قرار گرفت. محیط رشد باززایی هر دو رقم، محیط پایه ms به همراه هورمون naa (1/0 تا 25/0 میلی گرم در لیتر) و ba (2 میلی گرم در لیتر) در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد در بیشتر موارد درصد باززایی ریز نمونه ساقه نسبت به برگ (در هر دو رقم) بیشتر بوده است. رشد و ریشه دهی گیاهچه های حاصل از باززایی هر دو رقم بطور همزمان در محیط ms انجام گرفت. بیشترین میزان تولید کالوس از ریزنمونه های برگ به طول 5/1 – 2 سانتیمتر روی محیط ms حاوی 5 میلی گرم bap و 5/0 میلی گرم در لیتر کینتین بدست آمد. در محیط ms حاوی 2/0 میلی گرم در لیتر iba ریشه زایی به میزان 100% صورت گرفت. باززایی شاخساره از قطعات گره (nodal segment) و نوک شاخساره (shoot tip ) به ترتیب در محیط ms حاوی 0/1 میلی گرم در لیترbap و ریشه زایی در محیط ms حاوی 2/0 میلیگرم در لیتر iba به میزان 95% و 91% موفقیت آمیز بوده است. از نوک شاخساره و قطعات تک جوانه نیز برای تکثیر سریع داودی استفاده شده است. بیشترین میزان تکثیر در محیط ms حاوی 30 گرم در لیتر ساکارز و 0/1 میلی گرم در لیتر bap، 2/0 میلیگرم در لیتر naa و 10 میلی گرم در لیتر اسید جیبرلیک حاصل شده است. ریشه زایی در زمان کوتاهی ( حدود 5 روز) روی محیط ms حاوی 0/1 میلیگرم در لیتر iaa صورت می گیرد. همچنینازدیاد داودی از طریق کشت مریستم انتهایی نیز بر روی محیط ms حاوی kin (2-0 میلی گرم در لیتر)، naa (2-0 میلی گرم در لیتر) به تنهایی یا در ترکیب با یکدیگر مورد بررسی قرار گرفت و نتایج این بررسی نشان داد که بیشترین وزن تر کالوس (2096 میلی گرم در هر لوله آزمایش) در غلظت 1 میلی گرم در لیتر naa به همراه 5/0 میلی گرم در لیتر kin حاصل می شود، در حالی که در کشتهای فاقد هورمون وزن تر کالوس 20 میلی گرم ارزیابی گردید. اگر چه تمایز ریشه و شاخساره در محیطهای حاوی naa و یا kin وجود دارد. ولی با این حال در محیطهای حاوی هورمون naa تمایز ریشه و در محیطهای حاوی kin سرعت رشد شاخساره بهترمی باشد. آزمایشات نشان داده که ریز نمونه های ساقه و برگ داودی نسبت به هورمون naa در مقایسه با هورمون bap حساسیت و واکنش بیشتری نشان می دهند. بالاترین درصد باززایی شاخساره از گلچه های داودی، در ترکیب هورمونی naa با bap و iaa با bap گزارش شده است. در این بررسی ترکیب هورمونی iaa با kin، تاثیر معنی داری در باززایی شاخساره نداشته است. 1-2- مرحلة فیزیولوژیکی گیاه و زمان کشت ریزنمونه های جوان ساقه داودی (تهیه شده از گیاه 9 هفته ای) در مقایسه با ریز نمونه های مسن تر (تهیه شده از گیاه 19 هفته ای) تولید شاخساره بیشتری در محیط کشت نشان میدهند. علاوه بر این باززایی شاخساره ریزنمونه های تهیه شده در فصل زمستان در مقایسه با بهار و تابستان بیشتر می باشد. برای بررسی زمان کشت، مریستم انتهایی داودی بطور ماهیانه، در فاصله بین مهر تا اردیبهشت در شرایط آزمایشگاهی مورد کشت قرار گرفت و مشاهده شد که استقرار ریز نمونه های تهیه شده بعد از مهر ماه کاهش نشان می دهد بطوریکه در دی ماه به کمترین میزان خود می رسد. استقرار ریز نمونه های تهیه شده در فاصله بین فروردین تا اردیبهشت عموماً 100 درصد می باشد. همچنین در سرعت رشد ریز نمونه های تهیه شده در فصل بهار یک افزایش تدریجی مشاهده می شود. باززایی آن دسته از ریز نمونه های انتهایی ساقه داودی که در فاصله بین فروردین تا اردیبهشت ماه تهیه و کشت شده بودند، فاقد مرحله کالزایی نشان داده شد، در حالی که ریز نمونه های تهیه شده در زمانهای دیگر، اغلب مرحله کالزایی نیز نشان می دادند. 1-3- اثر نور و دما در مورد کشت بافت داودی، همواره استفاده از نور لامپ فلورسنت سفید در یک تیمار نوری 16 ساعت روشنایی به همراه 8 ساعت تاریکی توصیه شده اشت. البته در بعضی موارد گزارشاتی مبنی بر استفاده از 15 ساعت روشنایی به همراه 9 ساعت تاریکی نیز وجود دارد. شدت نور مورد استفاده نیز بین 3000 تا 4000 لوکس گزارش شده است. در اغلب گزارشات، دمای مورد نیاز برای رشد و نمو ریزنمونه ها ی در داودی، 22 تا 26 درجه سانتیگراد ذکر شده است. 2- کشت مریستم و تولید گیاه عاری از ویروس اعمال تیمار گرمایی 38-35 درجه سانتیگراد بر روی گیاهان داودی در شرایط گلخانه ای به مدت 4 الی 37 هفته و سپس کشت مریستم منجر به تولید داودی های عاری از ویروسهای virusb, vein mottle, greenflower aspermy, stunt شده است. مقایسه تولید گیاهچه های عاری از بیماری از ریزنمونه های مریستم در دو حالت پیش تیمار گرمایی (37 درجة سانتیگراد به مدت 8 هفته) و بدون پیش تیمار گرمایی از جوانه های جانبی (lateral shoot) با طول 4/0- 5/0 میلی متر و روی محیط ms تغییر یافته صورت گرفت و مشاهده شد که مریستم های حاصل از تیمار گرمایی رشد سریعتر و بقاء بهتری نشان می دهند. 93% از مریستم هایی که تیمار گرمایی دیده بودند شروع به پر آوری کردند در حالی که این میزان در مریستم های تیمار نشده 6/83% بود. همچنین ریشه زایی در شاخساره های حاصل از گیاهان تیمار شده خیلی زودتر شروع گردید. گیاهچه های ریشه دار شده به گلدانهای حاوی پیت موس و پرلایت منتقل شدند. 3- جنین زایی سوماتیکی تولید جنین های سوماتیکی داودی در ریزنمونه های برگ 12 رقم از مجموع 23 رقم مورد بررسی روی محیط ms حاوی 2,4-d و ba مشاهده گردید اما فقط باززایی 5 رقم موفقیت آمیز بود. همچنین جنین زایی سوماتیکی از ریزنمونه های گلبرگهای شعاعی dendranthema grandiflorum kitamura روی محیط ms حاوی غلظتهای بالای iaa و kinetin صورت گرفت. در این آزمایش استفاده از naa منجر به جنین زایی گردید اما استفاده ازiba و 2,4-d بر روی جنین زایی تاثیری نداشت. سیتوکنین های bap و thidiazuron نیز در ایجاد جنین زایی مؤثر نبودند. همچنین در غلظتهای پایین iaaهمراه با kinetin و غلظتهای مختلف bap جنین زایی صورت نگرفت. البته در غلظتهای بالای bap تعداد زیادی شاخساره نابجا تولید گردید. در ریزنمونة برگ، هیچ کدام از ترکیبات تنظیم کننده های رشد مورد استفاده، منجر به جنین زایی نگردید. جنین زایی سوماتیکی ریز نمونه های برگ داودی تحت تاثیر دو فاکتور نور و ساکارز، بر روی محیط اصلاح شده موراشیگ و اسکوگ (msb) حاوی 1 میلی گرم بر لیتر 2,4-d به همراه 2/0 میلی گرم بر لیتر ba، مورد مطالعه قرار گرفت و مشاهده شد ریز نمونه هایی که بر روی محیط حاوی 9 تا 18 درصد ساکارز، در شرایط 28 روز تاریکی در ابتدا و به دنبال آن 10 روز روشنایی و برگشت دوباره آن به 14 روز تاریکی قرار می گیرند جنین زایی نشان می دهند. بیشترین میزان جنین زایی، در غلظتهای 12 تا 15 درصد ساکارز مشاهده می شود و غلظتهای کمتر ساکارز عمدتاً بر روی نمو ریشه و شاخساره ها موثر می باشند.
نویسنده: شایان فغانی |
جمعه 89 مرداد 8 ساعت 1:10 عصر
|
|
نظرات دیگران نظر
|
مقاله ای در موردکنترل بیولوژیک در کشاورزی
*معرفی مکانیزمهای اثر عوامل بیو کنترل* کارشناسان همواره درجهت افزایش تولیدات کشاورزی کوشیدهاند؛ از موانع مهمی که همواره در این راه وجود داشته است، میتوان به پیدایی آفات و بیماریهای گیاهی اشاره کرد که این عوامل قادرند حدود یک سوم محصولات تولیدی را نابود کنند و همین امر محققین را وادار بهبهره گیری از علم گیاهپزشکی کرده است. اما باید به این نکته توجه کرد که حفظ تعادل دراکثر مواقع بهعنوان بهترین راه بیان میشود و درعلم گیاهپزشکی نیز همواره باید درپی کنترل خسارات آفات و بیماریهای موجود بود و نه نابودی آنها، به طوریکه نباید بیش از خسارات وارده بر محصولات کشاورزی، اقدام به اعمال روشهای مبارزاتی کرد. *اهمیت مبارزات غیرشیمیایی در گیاهپزشکی* مبارزهی شیمیایی از راههای مؤثر و مهم کنترل آفات و بیماریهای گیاهی از سالیان بسیار گذشته تاکنون بوده است که بشر همواره از آن بهره برده است، اما در سالهای اخیر کارشناسان و متخصصان کشاورزی به دلایل متعددی که در ادامه به آن اشاره میشود درپی یافتن راههایی جدید برای جایگزینی با مبارزات شیمیایی هستند. دلایل بهکارگیری از روشهای غیرشیمیایی: 1- اثرات زیانآور سم برروی حشرات و جانداران مفید 2- ماندگاری و اثر آلودگی اکثر سموم به میزان گوناگون در طبیعت 3- ذخیره شدن مادهی مؤثرهی سم در طولانی مدت در بدن موجودات زنده و انسان 4- تأثیر زیانبار و اثر گیاه سوزی برخی از سموم بر روی گیاهان 5- هزینهی بالای مبارزات شیمیایی اما متاسفانه مبارزات شیمیایی بهدلیل داشتن تأثیرات کوتاه مدت و سریع و از سویی بهکارگیری آسان این نوع مبارزات، در مقایسه با مبارزات غیرشیمیایی، سبب شده است که کشاورزان گرایش بیشتری به استفاده از روشهای شیمیایی در کنترل عوامل خسارتزای تولیدات کشاورزی داشته باشند. این درحالیست که با توجه به موارد درپیش گفته شده، اهمیت استفاده از مبارزات غیرشیمیایی مشهود است. *مبارزات غیرشیمیایی* الف- مبارزه زراعی caltural control شامل: 1- تناوب زراعی 2- تیلر زدن و شخم 3- بهکاربردن واریتههای مقاوم 4- تغییر تاریخ کشت یا برداشت ب- مبارزه مکانیکی mechanical control شامل: 1- جمع آوری دستی حشرات 2- جمع آوری برگها و شاخههای آلوده و سوزاندن آنها 3- هرس شاخههای آلوده و... ج- مبارزه فیزیکی physical control شامل: 1- سرما درمانی 2- گرما درمانی 3- استفاده از نور 4- استفاده از امواج رادیویی د- مبارزه بیولوژیک biological control شامل: 1- استفاده از حشرات پارازیتوئید و حشرات پرداتور(شکارگر) جهت کنترل آفات و ... 2- استفاده از میکروارگانیسمهای مفید جهت کنترل بیولوژیکی بیمارگرهای گیاهی هـ - مبارزه قانونی legislative control شامل: مقررات قرنطینهای داخلی و خارجی ی- مبارزه تلفیقی شامل: در خیلی موارد کاربرد باهم عوامل بیوکنترل و سموم شیمیایی سازگار با آنها بهصورت سینرویستی (تشدید شونده) باعث کنترل بیماری میشوند. این نوع تلفیق موفق در مورد عوامل بیوکنترل همچون قارچهای coniothyrium minitans, talaromyces flavus و trichoderma viridae گزارش شده است. چنین رویکردی هنگامی تاثیر گذار است که هردو عامل، سازوکاری موثر ولی مستقلی روی بیمارگر داشته باشند. برای نمونه قارچ t. harzianum قادرست با ترشح آنزیمهای تجزیه کنندهی سلولز منجر به تخریب دیوارهی سلولی و افزایش حساسیت قارچهای بیماریزا به قارچکشها شود. البته درمواردی روابط ناسازگاری نیز میان عامل بیوکنترل و قارچکش دیده میشود.(brewer and larkin, 2005). *تاریخچه و تعریف کنترل بیولوژیک* واوهی بیوکنترل اولینبار بهعنوان بازداری جمعیت حشرات توسط دشمنان طبیعی تعریف شد. در علم بیماریشناسی نیز با توسعهی روشهای کشت آزمایشگاهی میکروبها، اصول کنترل بیولوژیک معرفی و از آن پس واوه آنتاگونیسم (به کارگیری عامل بیوکنترل) در علم میکروب شناسی رایج شد ( 1983 cook and baker). از سویی کنترل بیولوژیک را بهعنوان "کاهش در تراکم جمعیت یا فعالیت بیماریزایی بیمارگرفعال یا غیر فعال، توسط یک یا چند موجود زنده، بهصورت طبیعی یا مصنوعی (ازطریق دستکاری شرایط محیطی، میزبان یا آنتاگونیست (عامل بیوکنترل)) و یا وارد کردن یک یا چند تودهی آنتاگونیست به مزرعه" معرفی کردند. لازم به توضیح است، آکادمی ملی علوم آمریکا، تغییراتی را در این تعریف ایجاد کرد، به طوریکه کنترل بیولوژیک بهعنوان" استفاده از موجودات طبیعی یا تغییر یافتهی ون و فرآوردههای ونی، برای کاهش اثر موجودات مضر و مناسب کردن شرایط برای موجودات مفید مانند گیاهان زراعی، حشرات و میکروارگانیسمهای مفید" تعریف شد. این تعریف سادهتر و به صورت "کاهش در میزان جمعیت یا فعالیت بیماریزایی بیمارگر از طریق یک یا چند موجود به غیر از انسان" بیان شد. شایان ذکر است تعریف فوق بهعنوان قابل قبولترین و پرکاربردترین تعریف ارائه شده برای بیوکنترل است (gnanamanickam et al., 2002). *کنترل بیولوژیکی بیماریهای گیاهی (biological control)* بازدارندگی عوامل بیماریزای گیاهی بهوسیلهی برخی متابولیتهای میکروبی در سال 1908 در بیماری شناسی گیاهی مطرح شد(baker, 1987). اصطلاح کنترل بیولوژیک نیز اولینبار در زمینهی بیماریهای گیاهی مطرح و اولین کوششها در مورد بهکارگیری کنترل بیولوژیکی بیمارگرهای گیاهی از سال 1920 آغاز شد. در سالهای اخیر موضوع کنترل بیولوژیکی عوامل بیماریزای گیاهی با استفاده از میکروارگانیسمهای آنتاگونیست بهخصوص باکتریهای متعلق به سودموناسهای فلورسنت از قبیل pseudomonas fluorescens و pseudomonas putida و تعدادی از گونههای جنس باسیلوس مثل bacillus cereus و bacillus subtilis در کنترل بیماریهای قارچی و باکتریایی ریشهی گیاهان زراعی مطرح شده است. میکروارگانیسمهایی که در ناحیهی ریزوسفر گیاهان زندگی می کنند گزینهی مناسبی برای استفاده در روشهای کنترل بیولوژیکی هستند زیرا ریزوسفر اولین پل دفاعی ریشه علیه بیمارگرهای خاکزی است (weller ,1988). ریزوسفرغنی از عوامل میکروبی است و ریزوباکتریهای کلونیزه کنندهی ریشه، نقش برجستهای در این مکان دارند. از میان ریزوباکتریهای افزایش دهندهی رشد گیاه، باکتریهای متعلق به جنس pseudomonas بهخصوص سودوموناسهای فلورسنت از اهمیت ویوهای برخوردار هستند، اگرچه برخی از سودوموناسهای غیرفلورسنت نیز خواص آنتاگونیستی قابل ملاحظه ای دارند(picard et al. 2000; weller,1988) . گروهی از میکروارگانیسمها همچون باکتریها و قارچهای مفید با استفاده از مکانیزمهای مختلفی سبب کنترل بیمارگرهای گیاهی می شوند که در ادامه تعاریفی از آنها ارائه میشود: مکانیزمهای بیوکنترل میکروارگانیزمهای مفید و تعاریف آنها: 1- تعریف ترکیبات آنتی بیوتیک (production of antimicrobial compounds) ترکیبات آنتی بیوتیک متابولیتهایی هستند که با اثرگذاری بر سیستمهای حیاتی میکروارگانیزمها سبب مرگ و یا توقف رشد آنها میشوند. گروهی از باکتریها و قارچهای مفید بهوسیلهی تولید یک یا چند آنتیبیوتیک همچون متابولیتهای ضد قارچی (antifungal metabolite) (afm) سبب توقف رشد یا مرگ بیمارگر گیاهی میشوند که این پدیده فرایند آنتی بیوز (antibiosis) نامیده میشود. این ترکیبات مانند؛ ammonia, butyrolactones, 2,4-diacetyl phloroglucinol (dapg), kanosamine, oligomycin a, oomycin a, phenazine-1-carboxylic acid, pyoluteorin, pyrrolnitrin, viscosinamide, xanthobaccin, zwittermycin a & volatile hcn. ترکیبات تولید شده در کنترل بیمارگرهای گیاهی متعلق به قارچهای اامیست نقش دارد (sharma et al. 2002). 2- تعریف پارازیتیسم (parasitism or lysis) عوامل پروبیوتیک با تولید آنزیمهای خارج سلولی همچون کیتیناز، گلوکاناز سبب تجزیه کردن دیوارهی سلولی قارچهای بیمارگر میشوند، تولید هم زمان آنزیمهای کیتیناز و گلوکاناز دارای اثر تشدید کننده در تجزیهی دیوارهی سلولی قارچهای بیماریزا هستند. بنابر نظر برخی محققین، پروتئاز تولید شده توسط سودوموناسهای فلورسنت ممکن است باعث غیرفعال شدن آنزیمهای هیدرولاز و توکسینهای تولید شده توسط قارچهای بیمارگر شده و به این ترتیب موجب کاهش قدرت بیماریزایی آنها شود. این موضوع در مورد قارچ fusarium oxysporum به اثبات رسیده است. قارچ verticillium chlamydosporium نیز با تولید آنزیم کیتیناز و پروتئاز و با کمک اندام مکینهی خود قادر به پارازیته کردن تخم سیست نماتدglobodera sp و قارچhirsutella rhossiliensis پارازیت لارو نماتد heterodera schachtii هستند (perry & moens, 2006) . 3- تعریف رقابت برای جذب آهن (competition for iron) رقابت یکی از مهمترین مکانیزمهای بیوکنترل برخی از عوامل پروبیوتیک است بعضی میکروارگانیسمها با تولید ترکیباتی به نام سیدروفور با آهن سه ظرفیتی پیوند برقرار کرده و موجب به آن میشود که ترکیب حاصل به مصرف گیاه برسد و بدین صورت آهن را از دسترس بیمارگرهای گیاهی خارج می کنند. کلمه سیدروفور ریشه یونانی دارد و به معنی حامل آهن میباشد. این ترکیب برای اولین بار در خاکهای قلیایی بهعنوان یک مکانیسم مهم در بازدارندگی قارچ بیمارگر fusarium oxysporum بیان شد. بیکر ( baker,1987). برای اولین بار به نقش سیدرفور در تحریک و افزایش رشد گیاه پی برد. سیدروفورها ساختار شیمیایی متفاوتی دارند و 44 نوع از آنها تا کنون شناسایی شده است. شرایط محیطی بر میزان تولید سیدروفورها بسیار تاثیر می گذارند. 4- تعریف افزایش مقاومت القایی گیاهان بهطورعمده با دو شیوه در مقابل پاتوژنها از خودشان دفاع می کنند. 1- واکنشهای ساختاری، که در واقع موانع و سدهای فیزیکی گیاه هستند و این ساختار مانع از نفوذ و انتشار بیمارگر در گیاه میشوند. 2- واکنشهای بیوشیمیایی که در سلولها و بافتها اتفاق میافتد که نتیجهی آنها تولید موادی است که برای بیمارگر سمی هستند یا شرایطی را ایجاد میکنند که مانع رشد بیمارگر در گیاه می شود(agrios, 2005). این مکانیسمها ممکن است از پیش وجود داشته باشند یا در اثر تحریکهای بیمارگر یا عواملی دیگر مثل باکتریهای مفید ریشه ایجاد شوند. در نتیجه این تحریکها، سیگنالهای مقاومت تولید و درسراسر گیاه پخش می شوند. این سیگنالها باعث تحریک پروتئینهای تنظیم کنندهی بیان ونهای مقاومت شده و موجب بیان این ونها (فعال شدن ونها) در سراسر گیاه میشوند. درپی بیان ونهای مقاومت، مقاومت سیستمیک ایجاد میشود. یک نوع دیگر از القای مقاومت بیولوژیکی در اثر کلونیزاسیون ریشهی گیاهان بهوسیلهی باکتریهای مفید مثل p. fluorscens انجام میشود که به آن مقاومت القائی سیستمیک (induced resistance) (isr) می گویند. این نوع مقاومت در سال 1990 توسط وان پیر وهمکاران گزارش شد ( bakker, 2003). باکتری های زیر سبب افزایش مقاومت القایی گیاهان نسبت نماتدها می گردند: burkholderia spp., pseudomonas spp., bacillus spp. & agrobacterium radiobacter تعریف کلنیزاسیون ریشه توسط عوامل پروبیوتیک: کلنیزاسیون شرط لازم و ضروری برای عامل بیوکنترل محسوب می شود . کلنیزه کنندهی قوی ریشه میکروارگانیسمیست که به فضای میان سلولی لایهی اپیدرم و بافت کورتکس نفوذ کرده و یا محکم به سطح ریشه می چسبند و با شستن شدید نیز باقی می مانند (haas & defago, 2005). توانایی یک آنتاگونیست در کلونیزه کردن ریشه یک شرط مهم در توانایی آن برای کنترل بیماریهای ریشه است. در بیشتر موارد، شکست در بهره برداری از باکتریها به کلنیزه شدن ضعیف ریشه، توسط آنها مربوط میشود، این امر می تواند به خود باکتری و یا مربوط به عوامل محیطی (زنده و غیرزنده) باشد. ویوگیهایی نظیر سرعت رشد، کشش شیمیایی به سمت ترشحات ریشه و تحمل پتانسیل اسمزی پائین، میزان اینوکلوم (جمعیت)، سن و رقم گیاه وشرایط محیطی بر کلنیزاسیون موفقیتآمیز ریشه توسط باکتری تاثیر دارند. عوامل موثر بر بیوکنترل بیمارگرهای گیاهی: عوامل مختلفی بر بیوکنترل بیمارگرهای گیاهی توسط میکرو ارگانیزمهای مفید نقش دارند. عوامل غیر زنده شامل: 1- شرایط محیطی ( دما، نور)، 2- نوع خاک (ph، مواد غذایی، رطوبت)، 3- مواد شیمیایی (قارچ کشها، علف کشها). عوامل زنده شامل: 1- نوع میزبان (گیاه)، 2- میکرو ارگانیسمهای بومی گیاه میزبان، 3- نوع بیمارگرهای گیاهی. اگرچه کنترل بیولوژیک توسط ریزوباکترهای افزایش دهندهی رشد گیاه دستاوردی قابل قبول است اما میزان ثبت عوامل کنترل زیستی برای استفادهی تجاری بسیار کم است. تکنولوژی هنگامی پویا میشود که یافتههای پژوهش از آزمایشگاه به مزرعه منتقل شود. اما استفاده از باکتریهای آنتاگونیست ممکن است تحت شرایط مزرعه در کنترل بیماریها تاثیری متوسط داشته و یا بدون اثر باشد. برای رفع این مشکل سوسپانسیون باکتریهای آنتاگونیست باید در حاملهای معینی تثبیت شده و به صورت فرمولاسیونهایی برای کاربرد آسان، سهولت حمل و نقل، نگهداری طولانی مدت، حفظ قدرت حیات و افزایش کارایی در مزرعه و تجاری سازی مورد استفاده قرار گیرند.(nakkeeran et al. 2005) منابع references 1.احمدزاده ، م.1381. بررسی اثر ریزوباکتریهای آنتاگونیست از جنسهای pseudomonas و bacillus علیه بیماریهای پوسیدگی بذر و مرگ گیاهچه لوبیا و مطالعه مکانیسم های آنتاگونیستی آنها. رساله دکتری، دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران. 146 صفحه. 2.سارانی، ش. ا. 1384. کنترل بیولوژیکی rhizoctonia solani kuehn عامل مرگ گیاهچه کلزا با استفاده از برخی باکتریهای آنتاگونیست. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده علوم باغبانی و گیاهپزشکی، دانشگاه تهران. 138 صفحه. 1agrios, g.n., 2005. plant pathology. 5th ed. academic press, london 2baker, k.f. 1987. evolving concepts of biological control of plant pathogens. ann. rev. phytopathol. 25: 67-85 3bakker, p.a.h.m., pieterse, r. l.x., and van loon, l.c. 2003. understanding the involvement of rhizobacteria mediated induction of systemic resistance in biocontrol of plant diseases. can. j. plant pathol. 25: 5–9 4brewer, m.t., larkin, r.p. 2005. efficacy of several potential biocontrol organisms against rhizoctonia solani on potato. crop protection 24: 939–950 5cook, r.j. and baker, k.f. 1983, the nature and practis of biological control of plant pathogens . a. p. s. st. paul, minnesota, u. s. a 6delany, i., sheehan, m. m., fenton, a., bardin, s., aarons, s. and oُ gara, f. 2000. regulation of production of the antifungal metabolite 2,4-diacetylphloroglucinol in pseudomonas fluorescens fl13: genetic analysis of phlf as a tranional repressor. microbiol. 146: 537-546 7gnanamanickam, s.s., vasudevan, p., reddy, m.s., defago, g., and kloepper, j.w. 2002. principles of biological control. in: biological control of crop diseases. gnanamanickam, s. s. (ed.). crc press netherlands. 450pp 8haas d., & défago, g. (2005). biological control of soil-borne pathogens by fluorescent pseudomonads. nature reviews microbiology, published online10 march 2005, doi:10.1038/nrmicro1129.[تنها کاربران عصو میتوانند لینکها را مشاهده کنند. ] 9kishore, g. k., pande, s., & podile, a. r. (2005). biological control of late leaf spot of peanut (arachis hypogaea l.) with chitinolytic bacteria. phytopathology, 95, (in press) 10kloepper, j.w., leong, j., teintzte, m. and schroth, m. n. 1980. pseudomonas siderophores: a mechanism explaining disease suppressive soils. current microbiol. 4: 317-320 11manjula, k., kishore, g. k., & podile, a. r. (2004). whole cells of bacillus subtilis af 1 proved effective than cell free and chitinase-based formulations in biological control of citrus fruit rot and groundnut rust. canadian journal of microbiology, 50, 737-744 12nakkeeran, s., dilantha feenando, w. g. and siddiqui, z. a. 2005. plant growth promoting rhizobacteria formulation and its scope in commericialization for the management of pests and diseases. z.a. siddiqui (ed.), pgpr: biocontrol and biofertilization, springer, dordrecht, the netherlands, pp257-296 13perry, r. n., & moens, m. (2006). plant nematology. cab international press. uk. 447 pp 14picard, c., di cello, f., ventura, m., fai, r. and guckert, a. 2000. frequency and biodiversity of 2,4- diacetylphloroglucinol -producing bacteria isolated from the maize rhizosphere at different stages of plant growth. appl. environ. microbiol. 66: 948-955 15sharma, a., johri, b. n., sharma, a. k., & glick, b. r. (2003). plant growth-promoting bacterium pseudomonas sp. strain gfp(3) influences iron acquisition in mung bean (vigna radiata l. wilzeck). soil biol. biochem., 35, 887-894 16weller, d. m. 1988. biological control of soilborne plant pathogens in the rhizosphere with bacteria. ann. rev. phytopathol. 26: 379-407
نویسنده: شایان فغانی |
جمعه 89 مرداد 8 ساعت 1:3 عصر
|
|
نظرات دیگران نظر
|
زیست فناوری و کشاورزی رشد فزآینده جمعیت جهان و افزایش تقاضا برای مواد غذایی در دهههای اخیر موجب شد تا در زمینة علوم کشاورزی و مواد غذایی شاهد یک گذر جدی و اجتنابناپذیر از کشاورزی سنتی به کشاورزی پیشرفته و بکارگیری روشهای نوین زیست فناوری در تولید محصولات زراعی و دامی باشیم. همانگونه که میدانیم، گیاهان، اصلیترین و مهمترین منابع تجدید شونده جهان هستند که علاوه بر تأمین غذای آدمی و حیوانات، نیازهای غیرتغذیهای، شیمیایی و صنعتی هم توسط آنها مرتفع میگردد. به همین دلیل، کاربرد روشهای مهندسی ژنتیک و زیست فناوری برای افزایش کمی و کیفی محصولات از یک سو و کاهش هزینهها و زمان تولید از سوی دیگر، استفاده از این روشها در شاخههای گوناگون کشاورزی را بسیار ارزشمند کرده است. عمده ترین کاربردهای زیست فناوری درکشاورزی را میتوان به دستههای زیر تقسیم کرد: 1. ایجاد گیاهان مقاوم به حشرات و آفتها 2. ایجاد گیاهان تحمل کننده علفکشها 3. ایجاد گیاهان مقاوم به بیماریهای ویروسی و قارچی 4. ایجاد گیاهان مقاوم به شرایط سخت مانند سرما، گرما و شوری 5. ایجاد گیاهان دارای ارزشهای غذائی ویژه و با طعم و عطر بهتر 6. ایجاد گیاهان دارای خاصیت درمانی ـ پیشگیری 7. ایجاد گیاهان دارای خصوصیت متابولیکی تغییر یافته مانند رشد سریع و راندمان کشت بالاتر 8. ایجاد دامهای تراریخته که دارای خصوصیات ویژهای مانند تولید شیر زیاد یا گوشت کمچربی 9. ایجاد جانورانی که بعنوان کارخانه تولید آنتیبادی و واکسن و دارو عمل کنند 10. ایجاد ماهیها و سایر دامهائی که با سرعت زیاد رشد میکنند
تولید گیاهان تراریخته بهکارگیری روشها و فنون مهندسی ژنتیک و زیست فناوری مولکولی به طور جدی از سال 1983 آغاز و روندی به شدت رو به رشد را به ویژه در قلمرو اصلاح گیاهان زراعی استراتژیک، طی کرد. پیشرفت در این حوزه، فوقالعاده چشمگیر است. بهطوریکه در مدتی کمتر از هشت سال، سطح زیر کشت گیاهان دستورزی شده ژنتیکی (Transgenic)، وسعتی بالغ بر 60 میلیون هکتار از اراضی کشاورزی جهان را به خود اختصاص داد. به این ترتیب، مهندسی ژنتیک و بیوتکنولوژی مولکولی به منظور تأمین امنیت غذایی جمعیت رو به رشد جهان وارد عمل شده و مواد غذایی دستکاری شده ژنتیک (GMOs) به تدریج وارد بازار شد. در سال 1986 نخستین آزمایشهای مزرعهای، با تنباکوی تراریخته، در امریکا و فرانسه صورت گرفت. چین نخستین کشوری بود که در سال 1990، تولیدگیاهان تراریخته (تنباکو) را به شکل تجاری آغاز کرد. امریکا، دومین کشوری بود که در سال 1994، گیاه تراریخته گوجهفرنگی را به شکل تجارتی تولید نمود. پس از آن، در فاصله سالهای 1995 تا 1996، 35 گیاه تراریخته تولید شد که حدود 80 درصد آنها مربوط به دو کشور امریکا و کانادا بودند. تا سال 1999، بین 25 تا 45 درصد تولید برخی از محصولات اصلی زراعی (ذرت، سویا و غیره) در امریکا، با استفاده از گیاهان تراریخته صورت میگرفت. درحال حاضر، حداقل 25 درصد از سطح زیر کشت ذرت تراریخته و 40 درصد از سطح زیرکشت سویای تراریختة جهان در آمریکاست. وارد کردن ژنهای فراوان (مربوط به صفات مختلف) به دهها گونه گیاهی مانند گندم، جو، گوجهفرنگی، ذرت، سیب زمینی، سویا، پنبه، مارچوبه، تنباکو و چغندرقند جهت اصلاح یا بهبود فرآوردههای کشاورزی، امکان تغییر ژنتیکی در راههای بیوسنتزی گیاهان برای تولید انبوه موادی مانند روغنهای خوراکی، مومها، چربیها و نشاستهها که در شرایط عادی به میزان بسیار جزیی تولید میشوند و کنترل آفات زیستی، تنها نمونههای کوچکی از کاربردهای گسترده گیاهان ترانسژنی (تراریخته) را شامل میشوند. احیای مراتع و جنگلها و حفظ تنوع گونههای گیاهی و جانوری در مناطق کویری و بیابانی از دیگر عرصههای کشاورزی است که با کمک زیست فناوری روند سریعتری یافته است. برای مثال، بیوتکنولوژیستها با شناسایی، تکثیر و پرورش گونههای واجد ژنهای مقاومت به نمک، گیاهان مقاومی مانند کاکتوسها، کاج و سرو اصلاح شدهای را تولید کردهاند که قابلیت رشد و تکثیر در مناطق سخت بیابانی را پیدا کردهاند. همچنین به کمک روشهای بیوتکنولوژی، از جلبکها و گلولای موجود در دریاها، ترکیبات و کودهای زیستی سودمندی را برای حاصلخیزی زمینهای کشاورزی تولید میکنند. تولید جانوران ترانسژنیک تولید جانوران دستورزی شده (ترانسژنیک) نیز از دیگر دستاوردهای بسیار مهم زیست فناوری و ژنتیک جدید در عرصه علوم زیستی است که اهداف ارزشمندی را دنبال میکند. جانور ترانسژن علاوه بر مادة ژنتیکی خود، واجد مقداری مادة ژنتیکی اضافی با منشا خارجی میگردد. این جانور باید قادر باشد که ژن بیگانه را به نسلهای بعدی انتقال دهد. امروزه روشهای متعددی برای ایجاد جانوران ترانسژنیک ابداع شده است. آینده کمتر شکی در مورد مدرن بودن زیست فناوری وجود دارد . بدون شک این فن آوری یک مد زود گذر نیست. انتظارات ایجاد شده برای توسعه تجاری مقاومت به علف کش ها و حشرات، آینده درخشانی را برای زیست فناوری کشاورزی خاطرنشان می نماید. با توجه به شواهد اولیه ای که در مورد استفاده از انتقال ژن های جدید به منظور ایجاد لاین های گیاهی سودمند برای تولید مواد شیمیایی ، از مواد دارویی گرفته تا پلاستیک های قابل تجزیه زیستی وجود دارد، چشم انداز آینده این زیست فناوری نیز امیدوار کننده است. زیست فناوری کشاورزی در مسیر خود از شروع به کار زیست فناوری تا تولید مزرعه ای محصولات تجاری با موانع متعددی از محدودیت های علمی و تکنولوژیکی تا مشکلات قانونی و مدیریتی ، عوامل اقتصادی و نگرانی های اجتماعی روبرو می باشد. فرضیه محافظه کارانه قوانین در اکثر کشور ها این است که تمام گیاهان تراریخت بطور بالقوه خطرناک هستند. خطرات احتمالی مرتبط با ژن منتقل شده ویا فتوتیپ ایجاد شده است نه روش های مورد استفاده برای انتقال ژن. تا کنون گزارشی در مورد اثرات مضر محیطی و یا دیگر خطرات پیش بینی نشده گیاهان تراریخت در هزاران آزمایش مزرعه ای صورت گرفته در عرصه بین المللی ارائه نگردیده است ، با این حال نگرانی های متعددی در رابطه با سیستم های کشاورزی ایجاد شده است. اکنون عکس العمل مصرف کننده به محصولات گیاهی تراریخته با آزادسازی تجاری واریته های پیشرفته در سطح تجاری سنجیده شده است. این آزاد سازی با افزایش انتشار اطلاعات در مورد گیاهان تراریخته به شکل قابل دسترس برای عموم، همزمان گردیده است. با این حال همچنان که محدودیت های تکنیکی برداشته می شوند، این احتمال وجود دارد که محدودیتهای تجاری به اصلی ترین موانع تبدیل گردند. زیست فناوری های جدید که در این عرصه خلق می گردند کاملا اختراعی بوده و واجد شرایط احراز حق حفاظت انحصاری و ملاحظه حقوق مالکیت معنوی می باشند.
بخش دانش و فناوری سایت تبیان
نویسنده: جواد فتحی |
چهارشنبه 87 بهمن 16 ساعت 8:37 صبح
|
|
نظرات دیگران نظر
|
فناوری هسته ای در کشاورزی فناوری هستهیی در کشاورزی را باید بپذیرند گفتگوی ایسنا با رییس بخش کشاورزی هستهیی مرکز تحقیقات کرج: ”گندم اتمی“ را مردم دهنمک و گرمسار برداشت میکنند. مرکز تحقیقات کشاورزی هستهیی کرج واقع در گوهردشت کرج در حد فاصل، دانشگاه آزاد اسلامی گوهردشت و زندان رجایی است. بخش کشاورزی هستهیی از همان زمان عضویت ایران در آژانس انرژی اتمی فعالیت خود را آغاز کرد و هم اکنون تنها مرکز تحقیقات هستهیی در زمینهی کشاورزی در ایران است. تا قبل از تشکیل پروندهی هستهیی ایران در آژانس بین المللی انرژی اتمی، اساسا مباحث مربوط به انرژی هستهیی و فعالیتهای زیر گروه آن در کشور مطرح نبود، حتی طی یکی - دو سال گذشته و با بازشدن این بحث در افکار عمومی داخلی و خارجی باز هم موضوعاتی چون کشاورزی هستهیی و پزشکی هستهیی و غیره به این مقولات کمتر توجه شد. کشاورزی هستهیی هیچ ارتباط خاصی با مقولات اورانیوم، غنیسازی، سانتریفوژ، باز فرآوری و غیره ندارد، بلکه هر نوع فعالیت کشاورزی که در آن به نوعی از ایزوتوپ و رادیوایزوتوپ مستقیم و یا غیرمستقیم استفاده کند، زیر مجموعه کشاورزی هستهیی محسوب میشود. دانستن این که بسیاری از مردم کشورمان در نواحی کویری نه تنها از دستاوردهای این رشته از فناوری هستهیی در مزارعشان استفاده میکنند، بلکه از این محصول برداشت و تولید میکنند، بسی خرسندی است. گندم طبسی یا همان گندم اتمی یکی از بهترین گندمها برای مناطق خشک و شور ایران است، این گندم که در ابتدا مشکل بلندیقد داشت، بذر آن در مرکز تحقیقات کشاورزی هستهیی مورد بررسی و اصلاح قرار گرفت. به کارگیری بذر این گندم در بعضی از نقاط کشور، مثل طبس تا 70 درصد افزایش تولید به همراه داشت. در سالهای 69 - 70 در دهنمک گرمسار این گندم کاشته شد که کشاورزان این منطقه از تغییری که این گندم در مقایسه با گندمهای گذشته پیدا کرده بود، بسیار شگفتزده شدند، در حال حاضر تقریبا در تمام حاشیهی کویر ایران این نوع گندم در حال کشت است، این در حالی است که به گفتهی یکی از کارشناسان این مرکز چنین موفقیتی در بخش کشاورزی هستهیی مورد بیمهری وزارت جهاد کشاورزی قرار گرفته و این دستگاه حتی از نام گذاری این گندم و ثبت آن خودداری کرده است، در عین حال مردم مناطق طبس، گرمسار، زابل، فردوس و دهنمک نام این گندم را «گندم اتمی» گذاردهاند. پس از گذشت 30 سال فعالیت سازمان انرژی اتمی و بخش کشاورزی هستهیی هنوز هیچ یک از تحقیقات این مرکز که به ثبت رسیده است در مرحلهی اجرا و تولید انبوه قرار نگرفته است که این خود جای بسی تامل دارد! از این رو خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، با دکترمحمدرضا اردکانی، رییس بخش کشاورزی هستهیی مرکز تحقیقات کشاورزی هستهیی کرج با 30 سال سابقه فعالیت، درباره کشاورزی هستهیی، جایگاه علمی و اجرایی آن در کشور، دنیا و آیندهی این فعالیت، گفتوگویی اختصاصی انجام داده است که در زیر میآید: رییس بخش کشاورزی هستهیی مرکز تحقیقات کرج در این گفتوگو با تاکید بر این که در وهلهی نخست این مکان یک مرکز علمی و تحقیقاتی است، گفت: هر آن چه مربوط به تحقیقات کشاورزی باشد و مرتبط با اهداف سازمان انرژی اتمی میتواند در مجموعهی فعالیتهای این مرکز بگنجد. وی با بیان این که متولی اصلی بررسی جنبههای مختلف در کشاورزی، وزارت جهاد کشاورزی است، افزود: این مرکز به خاطر دارا بودن یک تکنولوژی خاص میتواند اقدامات تحقیقاتی را بر روی ملزومات بخش کشاورزی در کنار وزارت جهاد کشاورزی داشته باشد. اردکانی معتقد است: علم و تکنولوژی همانند سیلی است که خواهد آمد و هیچ چیز جلودار آن نخواهد بود، لذا با توجه به ویژگی پویایی علم در هر مقطعی از زمان، انسان انتظار دارد نسبت به آن مقطع در آینده پیشرفتهایی را داشته باشد. وی گفت: انرژی اتمی نعمتی از نعمات خداوند است که در طبیعت وجود دارد و ما آنها را به واسطهی همان علم که پویا است، کشف میکنیم، بنابراین حق انسانها است که بتوانند از آن در جهت رفاه و آرامش وآسایش خودشان استفاده کنند. این محقق کشاورزی هستهیی با بیان این که تکنیک هستهیی در کنار سایر روشهای شیمیایی که در کشاورزی استفاده میشود ابزاری برای بهبود سطح کشاورزی است، گفت: امروزه از علوم و فنون هستهیی در کشاورزی به عنوان یک وسیله کمکی در کنار سایر روشهای کلاسیک استفاده میشود. اردکانی گفت: اولین پایههای تحقیقات کشاورزی هستهیی در ایران در سال 1356 گذاشته شد و به تدریج و با جذب نیروهای متخصص این رشته توسعه یافت. وی با بیان این که هر دانشگاه و مرکز تحقیقاتی که بخواهد از ایزوتوپ و رادیوایزوتوپها در بخش کشاورزی استفاده کند حتما باید زیر نظر مراکز انرژی اتمی آن کشور باشد، افزود: از کشورهایی که کاربرد رادیو ایزوتوپها را برای اولین باردر کشاورزی تجربه کردند، ژاپن و آلمان بود که در حال حاضر در این بخش پیشرو هستند، کشورهایی مثل هند، پاکستان و چین در آسیا خیلی زودتر از ما فعالیتهایشان را در این خصوص شروع کردند. وی درباره فعالیت ایران در بخش کشاورزی هستهیی، پس از انقلاب اسلامی، گفت: ایران به خاطر مواجه شدن با انقلاب اسلامی و سپس جنگ نتوانست فعالیتهای خود را در مقطعی توسعه دهد. ایران در زمینهی فعالیت کشاورزی هستهیی در مقایسه با کشورهای هند و پاکستان، همانند دوندهای است که با موانع بیشتری برای رسیدن به جایگاه مطلوب مواجه بود لذا در مقطعی حرکتاش بسیار کند شد. رییس بخش کشاورزی هستهیی مرکز تحقیقات کرج افزود: در حال حاضر سه مرکز مجزا در پاکستان به کشاورزی هستهیی میپردازد در حالی که در ایران در طی سی سال گذشته، فقط یک مرکز (کرج) وجود دارد. وی گفت: بسیاری از متخصصان کشاورزی هستهیی در آژانس انرژی اتمی از دو کشور هند و پاکستان هستند و در کنار آنها متخصصین کشورهای چین، آمریکا و اروپا هستند. این استاد دانشگاه با اشاره به این که سازمان انرژی اتمی سال گذشته سی ساله شد، به میانگین سنی محققین این مرکز اشاره کرد و گفت: سال گذشته اولین متخصصین بخش کشاورزی هستهیی سازمان انرژی اتمی بازنشسته شدند و به یکباره چندین نفر از متخصصانمان در این رشته را از دست دادیم، بنابراین میانگین سنی در بخش کشاورزی هستهیی در حال حاضر بسیار پایین آمده است. اردکانی افزود: در حال حاضر درصدد جذب نیروهای متخصص و جوان به خصوص با درجهی دکترا هستیم، اما در مقطع لیسانس جذب نیرو نخواهیم داشت و در مقطع کارشناسی ارشد در رشتههایی خاص که مکمل تخصصهای مورد استفاده در این مرکز باشد، نیروی انسانی پذیرفته میشود. وی گروههای تخصصی - تحقیقاتی فعال در این مرکز را ژنتیک و اصلاح نباتات، پرتودهی مواد غذایی و کنترل آفات، بهداشت دام و فرآوردههای دامی و آب، خاک و حاصلخیری خاک، دانست و ابراز داشت: در این چهار رشته و رشتههای جانبی که به نوعی مکمل نیازهای علمی ما باشند، جذب نیرو خواهیم داشت. رییس بخش کشاورزی هستهیی مرکز تحقیقات کشاورزی هستهیی کرج درباره میزان شناخت دانشجویان و افکار عمومی با رشتهی کشاورزی هستهیی و این مرکز تحقیقاتی، گفت: متاسفانه شناخت کافی نسبت به این رشته وجود ندارد و حتی بعضا برخی از متخصصین امر کشاورزی در کشور از وجود چنین مرکزی بی اطلاع و یا کم اطلاعاند. وی افزود: یکی از اهداف این مرکز شناساندن این مرکز تحقیقاتی به مراکز دانشگاهی است تا بتوانیم در زمینهی فعالیتمان طرحهای مشترک ارایه دهیم. اردکانی با اشاره به جلسهای که سال گذشته با حضور معاونین پژوهشی کلیه مراکز تحقیقاتی وزارت جهاد کشاورزی و با همکاری مرکز تحقیقات کشاورزی هستهیی کرج تشکیل و به عقد تفاهم نامه همکاری مشترک منجر شد، افزود: در حال حاضر با همکاری یکی از دانشگاههای دولتی بنا داریم رشتهی کشاورزی هستهیی را در مقطع کارشناسی ارشد برای اولین بار در ایران تاسیس کنیم، رشتهای که شاید در دنیا هم وجود نداشته باشد. وی دربارهی آینده این رشته و میزان موفقیت آن در کشور گفت: یکی از شروطی که برای همکاری ما با آن دانشگاه پس از تصویب این رشته تحصیلی در وزارت علوم گذاشته شده است، این که نیروهایی که جذب این رشته میشوند، باید محدود باشند. اردکانی در خصوص آموزش نیروهای متخصص مرکز تحقیقات کشاورزی هستهیی گفت: از سوی آژانس انرژی اتمی هر ساله دورههایی تعیین میشود که محققین و متخصصین این مرکز از آن استفاده میکنند. رییس بخش کشاورزی هستهیی مراکز تحقیقات کرج در پاسخ به این سوال که تا چه اندازه زمینهی اجرای تحقیقات این مرکز به لحاظ عملی وجود دارد، ابراز عقیده کرد: در درجهی اول چه مراکز تحقیقاتی و چه دانشگاهی باید بپذیرند که فناوری هستهیی میتواند در کشاورزی تاثیرگذار باشد. وی با بیان این که بعضی از مراکز تحقیقاتی کشاورزی خود را از مرکز تحقیقات کشاورزی هستهیی کرج جدا میکنند، گفت: برای رفع مشکلات قبل و پس از تحقیقات باید سایر مراکزی که به نوعی با ما در ارتباط هستند بپذیرند روشها و پژوهشهای ما در کشاورزی میتواند تاثیرگذار باشد این استاد دانشگاه افزود: معتقدم مرکز تحقیقاتی کرج یک تکمیل کننده تحقیقاتی است که میتواند با تکنولوژی که در اختیار دارد به کارهای کشاورزی موجود تنوع دهد. اردکانی با اشاره به موفقیتهای به دست آورده در این زمینه گفت: در پرتودهی مواد غذایی مثل سیر، سیب زمینی و پیاز، میگو و غیره اقدامات موفقیت آمیزی صورت گرفته است. وی گفت: مهمترین دستاورد گروه ژنتیک و اصلاح نباتات این مرکز در سال گذشته دسترسی به دو رقم برنج موتانت از طریق پرتودهی بود. اردکانی افزود: برای اولین بار در ایران توانستیم به رقم اصلاح شدهای در رابطه با برنج دست پیدا کنیم و همچنین این رقم به تایید وزارت جهاد کشاورزی نیز رسید. وی گفت: این رقم عملکرد خوبی دارد و نسبت به بیماری و خوابیدگی ساقهی برنج مقاوم است. رییس بخش کشاورزی هستهیی مرکز تحقیقات کشاورزی هستهیی کرج خاطرنشان کرد: جایگاه علوم و فنون هستهیی در جامعه و در آن چیزهایی که مورد نیاز مردم است، هنوز شکل نگرفته است. اردکانی وظیفه یک مرکز تحقیقاتی را انجام تحقیق و پژوهش و رسیدن به دستاوردی برای حل مشکلات و سپس انتقال آن به استفاده کنندگان که میتواند وزارت کشاورزی و یا یک زارع باشد، دانست و گفت: ما اصلاح کننده روشهای نادرست، بیماریها و غیره در کشاورزی سنتی هستیم. این محقق با اشاره به این که بیش از 80 درصد تعداد طرحهای تحقیقاتی که در مرکز کرج انجام میشود به صورت مشترک با مراکز تحقیقاتی وزارت کشاورزی، سازمان دامپزشکی، دامپروری و علوم دامی کشور، شیلات و مرکز تحقیقات مرکبات و خرماست، گفت: این مشترکات نشان دهندهی علاقمندی دو طرف به همکاری است. وی در پاسخ به این سوال که آیا تعلیق غنی سازی اورانیوم در چند ماه گذشته لطمهای به کارهای تحقیقاتی این مرکز وارد کرده است یا نه گفت: ما با غنی سازی اورانیوم هیچ ارتباطی نداریم، همان طور که کودی را پای گیاهی میریزیم و سپس تغییرات آن را بررسی میکنیم، ایزوتوپ و رادیوایزوتوپها را هم پای گیاه ریخته و بررسی میکنیم، لذا به اورانیوم، غنی سازی، تعلیق و غیره هیچ وابستگی خاصی نداریم. وی گفت: به کارگیری مواد هستهیی در تحقیقات کشاورزی امکان ردیابی دقیقتر رشد و نمو( یا تغذیه و فیزیولوژی گیاهان ) را به ما میدهد. این استاد دانشگاه با اشاره به اقدامات موفقیت آمیز کشورهای پاکستان، هند و چین در این خصوص گفت: پاکستان و هند بر روی پنبه کار کردند و رقمی را به نام (نیاب 78) تولید کردند که در حال حاضر پاکستان در این زمینه به مرز صادرات رسیده است. همچنین برنج رقم (زفو) بیش از یک میلیون هکتار از زمینهای زیرکشت برنج در چین را به خود اختصاص داده است. اردکانی با اشاره به دستاوردهای ایران گفت: سال گذشته ایران توانست به دو رقم برنج به نامهای «پویا و تابش» برای اولین بار در کشور که از روش موتانت (جهش یافته) به دست آمدهاند، دست پیدا کند، این ارقام از گروه طارم و موسی طارم و در گروه برنج صدری هستند که در مقایسه با نمونههای شاهد (قبلی) دیگر مشکل بلندی قامت ساقه و عدم مقاومت در برابر آفات را ندارند. وی مهمترین ویژگی تکنیک موتاسیون در اصلاح نباتات را ایجاد تنوع ژنتیکی دانست و افزود: تکنیکهای کلاسیک و سنتی نمیتوانند این سطح از تنوع را که از طریق پرتودهی بر روی بذرها صورت میگیرد ایجاد کنند. وی در ادامه به تحقیقات صورت گرفته در زمینهی کلزا (دانهی روغنی) اشاره کرد و گفت: در حال حاضر بیش از 90 درصد روغن کشور از اروپا تامین میشود. کلزا بومی ایران نیست و از اروپا به کشورمان آورده شده است، این گیاه به دلیل شرایط جوی اروپا که اصولا مرطوب است از غلاف محکم و مطلویی برخوردار است که هنگام برداشت با کمباین دانهها از غلاف بیرون نمیریزند، اما در ایران به دلیل شرایط کویری برداشت این گیاه با مشکل مواجه است، لذا تحقیقات این مرکز در این زمینه برای اصلاح این مشکل با توجه به ویژگیهای بومی منطقهی خودمان است. اردکانی گفت: «کلزا»، میتواند مشکل روغن را تا حدودی در کشورمان حل کند. وی اظهار امیدواری کرد: ظرف سه چهار سال آینده تحقیقات در این زمینه به پایان رسد. اردکانی دربارهی پروژههای مورد توجه آژانس بین المللی انرژی اتمی در زمینهی کشاورزی هستهیی، گفت: بهبود خصوصیات نان و غنی سازی آرد گندم از جمله تحقیقاتی است که از الویتهای آژانس است. وی درخصوص طرح غنی سازی آرد گندم، گفت: در حال حاضر آرد گندم ما از نظر غذایی و میکروالمنتها فوق العاده فقیر است، یعنی بسیاری از مردم به لحاظ عناصر میکروب، بدنشان کمبودهایی را احساس میکند و در یک معنا، همهی ایرانیها به سو تغذیه دچار هستند. این استاد دانشگاه با اشاره به کنگرهی جهانی گندم که سال آینده در آرژانتین برگزار میشود، یکی از اهداف این کنگره را مسالهی غنی سازی آرد گندم از عناصر میکروالمنتها دانست و افزود: باید عناصری مثل آهن، سولفات روی و غیره را در آرد گندم وجود داشته باشد. اردکانی با اشاره به برنامههای آیندهی این مرکز تحقیقاتی، گفت: گسترش، توسعه و تنوع فعالیتهای کشاورزی در راس برنامههای کاری این مرکز است. به گزارش ایسنا، آن چه امروز پاشنهی آشیل فعالیت هستهیی ایران در حال و آینده است، شاید چگونگی عملکرد گذشتهی آن باشد، امروز این سوالات مطرح است که تا چه اندازه پتانسیلها و تواناییهای علمی و تحقیقاتی محققان و پژوهشگران این عرصه به مرحلهی عمل و اجرا درآمده است تا این خود عاملی در پشت گرمی آنان باشد و آیا امروز مردم از محصولات کشاورزی که از دستاوردهای فناوری هستهیی به دست آمده است، استفاده میکنند و یا حداقل از آن مطلع هستند.
نویسنده: جواد فتحی |
چهارشنبه 86 اسفند 8 ساعت 6:45 عصر
|
|
نظرات دیگران نظر
|