طبقه بندی علف کش ها بر اساس زمان مصرف الف) علفکشهای قبل از کاشت یا قبل از رویش علفکشهای مزارع چغندرقند به دو دسته قبل از سبز شدن تقسیم میشوند. دسته اول تماسی و عمومی بوده و کلیه علفهای هرز را قبل از سبز شدن محصول از بین میبرند. دسته دوم قبل یا بعد از کاشت و در خاک استفاده میشوند. در صورت پیش بینی و وجود مشکل علفهای هرز، بایستی نوع علفکش را از نظر مصرف در قبل یا بعد از کاشت مشخص نمود، معمولاً زنانی از علفکش عمومی و تماسی در قبل از کاشت استفاده میشود. که علت هرز کامل نباشد و یا اینکه زمان کاشت محصول علف هرز کاملاً زیر خاک مدفون نباشد. در صورتیکه زمان مصرف علفکشهای تماسی عمومی تا بعد از کاشت با تاخیر بیفتد. بیشتر علفهای هرز ظاهر شده و در نتیجه از بین خواهند رفت. با این وجود تعلل در مصرف علفکش تا زمانی که ظهور بوتههای نزدیک باشد. امکان دارد به گیاهچههای محصول آسیب برساند. پارکرات (همراه یا بدون دیکوات)، گلیفوست و گلوفلوسسینات مهمترین علفکشهای تماسی هستند که در اکثر نقاط جهان مصرف میشوند. مهمترین امتیاز مصرف علفکشهای عمومی قبل از سبز شدن چغندرقند کنترل تقریباً تمامی گونههای علفهای هرز از جمله چغندرعلفی میباشد. در صورت مصرف علفکشها در خاک قبل ار کاشت چغندرقند، بایستی آنها را با خاک علفکش با خاک سطحی تا عمق پنج سانتی متری اطمینان حاصل نمود. مخلوط کردن علفکش با خاک، از طریق کاهش اثر آب و هوا روی فعالیت سم موجب تاثیر یکنواختی علفکش میشود. مخلوط نمودن علفکش با خاک، از طریق کاهش اثر آب و هوا روی فعالیت سم موجب تاثیر یکنواخت علفکش همانند علفکشهای تماسی، انواع پردوام را نیز بایستی با خاک سطح الارض و قبل از سبز شدن گیاهچههای چغندرقند به کاربرد. در غیر اینصورت موجب صدمه به محصول اصلی میشوند. به علت آنکه در بعضی شرایط ، مخلوط کردن علفکشهای بادوام با خاک باعث افزایش خسارت به چغندرقند میشود(بعنوان مثال، لناسیل روی املاح معدنی خاک) نمیتوان تمامی آنها را با خاک مخلوط نمود. مزیت علفکشهای با دوام مورد استفاده در خاک، کاهش شدید علفهای هرزی اسست که همزمان با چغندرقند سبز میشوند و همچنین باعث حساس شدن سایر علفهای هرز سبز شده میگردند (دکستر 1971، دانکن و همکاران، 1982) بعضی محققین عقیده دارند که تاثیر رقابت علفهای هرز روی عملکرد تا هنگامی که مراحل اولیه رشد چغندرقند ناچیز است. آنان مصرف علفکشها را در مراحل قبل از کاشت و سبز شدن به دلایل اکولوژیک قبول ندارند (مه یر و همکاران1986)، با این وجود اکثر زراعین مصرف علفکشهای قبل از سبز شدن را مهم و مکمل مصرف علفکشهای بعداز ظهور گیاه اصلی میدانند. در دهه 1980 در نواحی شمال اروپا جهت کنترل علفهای هرز استفاده از روش سمپاشی با مقدار پائین بعد از مرحله جوانه زدن باعث تغییر مقدار علفکشهای قبل از رویش گردید. (می و هیلتون1985) متعاقباً برخی سازندگان، علفکشهای قبل از رویش و بدنبال آن انواع علفکشهای بعد از رویش را با مقادیر پائین معرفی نمودند. پائین آمدن مقدار مصرفی و در نتیجه کاهش هزینه، منجر به مصرف برخی علفکشهای بعد از رویش توسط زارعین شده است که از طرف دیگر اطمینان یافتن از مصرف دیرهنگام علفکشهای بعد از رویش سه مبارزه با علفهای هرز کمک نمایند. مهمترین علفکشهای بادوام که قبل استفاده زیست شناسی سبز کردن علفهای هرز پهن به کار میروند عبارتند از: کلرایدازون (پیرازون)، سیکلوات، دی اتاتیل، اتوفومسات، لناسیل و متامیترون. قبل از کاشت برای مبارزه با علفهای هرز باریک برگ میتوان از علفکشهای سیکلوآت، دلاپون، دی آلات، ای پی تی سی آو تری ـ آلات استفاده نمود. با وجود ارزان بودن این علفکشها خصوصاً دالاپون وتی سی آب و هوایی، بعضی کشورها آنها را با علفکشهای باریک برگ انتخابی بعد از رویش که خسارت کمتری به زراعت اصلی میزنند، جایگزین نموده اند. جهت انتخاب علفکشهای قبل از رویش، عوامل زیادی را باید در نظر گرفت. نوع علفهای هرزی که باید کنترل شوند در درجه اول اهمیت است. جهت اطمینان از کنترل کامل علفهای هرز، بایستی تاثیر علفکشهای پس از رویشی را در انتخاب علفهای قبل ار رویش در نظر داشت. نوع خاک و مواد آلی از عوامل مهمی هستند که در تعیین سموم قابل مصرف، مقدار و تاثیر آنها تاثیر میگذارند. سازندگان بر تاثیر مصرف متوالی بعضی علفکشها روی محصول تاکید دارند (بعنوان مثال: متامیترون قبل از رویش و بدنبال آن لناسیل بعد از رویش). مصرف پشت سرهم علفکشهای قبل از رویش و آفتکشها نیز میتواند خسارت وارد نماید، برای مثال مصرف کار بوفروان میتوان تا حدی این مسئله را برطرف نمود. بعضی اوقات جهت مبارزه با فرسایش بادی لازم است در انتخاب علفکشهای قبل از رویش دقت نمود. مالچ معدنی بای تومن و زراعت پوششی جو، دو روش رایج حفاظت محصول در برابر فرسایش بادی هستند. مالچ بای تومن میتواند فعالیت علفکشهای قبل از رویش را کاهش دهد. نثورورر1984) . وجود جو در زراعت چغندرقند، کار مبارزه را دشوار میکند زیرا در انتخاب مصرف علفکش بایستی دقت نمود که به رشد و نمو جو آسیبی وارد نیاید.
ب) علفکشهای پس از کاشت یا پس از رویش این علفکشها به سه دسته اصلی زیر تقسیم میشوند:
علفکشهای دسته اول به جهت تنوع، مخلوط شدن با یکدیگر و وجود موادی که بعد از آنها استفاده میشود فراوان میباشند. به این دلیل شرح کامل این گروه از علفکشها به آسانی نیسر نیست. مهمترین علفکشهای این دسته عبارتند از پیرازون، کلوپی رالید، دس مدیفام، اندوتال، اتوفومسات، لناسیل، متامیترون و فنمدیفام. در غالب کشورهای مصرف کننده، آنها را به صورت مخلوط با فن مدیفام استفاده میکنند. به جهت آنکه علفکشهای چغندرقند بندرت قادرند تمامی علفهای هرز را از بین ببرند و یا باقیمانده آنها قدرت فعالیت زیادی ندارد. استفاده از مخلوط آنها و همچنین علفکشهای پس از رویش را تحت تاثیر قرار میدهد. بعنوان مثال، مصرف فن مدیفام در دما و شدت نور زیاد، به چغندرقند صدمه وارد میکند (بتلن فالوی، و نوریس 1977)، (پرستون و بیسکو 1982)در سال 1986 ، نئورورر در اتریش استفاده از دیسکهای برگی را جهت تعیین مقدار موم برگها ابداع کرد. در این روش میزان گسترش ورقه مومی، راهنمائی جهت پیش بینی حساسیت محصول به علفکش میباشد. جهت کاهش خسارت برخی از سموم مخلوط شونده مانند فن مدیفام اتوفومسات، سازندگان سم، مواد مخلوط دیگری را فرموله نموداند (مارشال و همکارام1987)، این مواد حاوی مقادیر کمتر چسبندهها و فرآوردههای فرموله شده در مقایسه با سموم مخلوط شونده بوده و عموماً برای محصول خطر کمتری دارند. مواد افزونی با افزایش میزان چسبندگی برخی علفکشها روی سطح گیاه، باعث افزایش کارآیی آنها میشوند. استفاده از این مواد خصوصاً در شرایط خشک آب و هوایی که هم علف هرز و هم محصول تمایل به مومی کردن برگها دارند، سودمند است. به عنوان مثال، متامیترون عمدتاً در خاک فعال است، ولی از طریق تماسی نیز موثر میباشند، به این جهت در اغلب کشورهای توصیه افزودنی پاشیدنی خصوصاً برای بعضی از گراس کشهای جدیدتر مهم هستند. روغنهای معدنی معمولاً همراه با آوکسی دیم، سیکلوسی دیم، کلوئی زالوفوپ و ستوکسی دیم، و همراه با فلوآزای فوپ، معمولاً روغنهای معدنی و خیس کنندههای غیریونی توصیه میشود، اکثر گراس کشهای مورد مصرف در مرحله بعد از رویش را بایستی تقریباً در اواخر دوره رشد محصول استفاده نمود، چرا که علف هرز به رشدکامل رسیده و به علت اندازه بزرگش، هدف خوبی برای علفکش خواهد بود. گراس کشهایی مانند ستوکسی دیم وهالوگزی فوپ جهت کنترل کامل گرامینههای دائمی مانند آگروپیرون، باید به خوبی در اندامهای هوایی و ریزوم آنها جابجا شده و حرکت نمایند (دکر وهارکر 1985). مهمترین علفکش مورد مصرف در زمان استقرار کامل گیاه تریفلورالین که توسط کولتیواتور هرس و یا کولتیواتور چرخشی با خاک میان ردیفها مخلوط میشود. این علفکش نسبتاً ارزان است و مانع سبز شدن علفهای هرزی مانند سلمک در نواحی شمال اروپا و تاج خروس وحشی، سوروف و انواع ستاریا در ایالات متحده میشود. گاهی اوقات از ای پی تی سی خصوصاً هنگامی که مزاحمتهای علفهای هرز باریک برگ در مراحل آخر رشد محصول میرود استفاده میگردد. تریلفلورالین به عنوان علفکش قبل از کاشت با بستر کاشت آماده مخلوط میشود. اکثر زراعین از علفکشهایی با مقدار معمول طی دو نوبت برای مبارزه با علفهای هرز پهن برگ استفاده میکنند. ابتدا یک علفکش قبل از رویش و بدنبال آن مصرف علفکش بعد از رویش، در روس استفاده از سموم علفکش با مقدار پائین، معمولاً سه نوبت سمپاشی صورت میگیرد، ابتدا مصرف علفکش قبل از رویش و در مراحل دوم و سوم مصرف علفکش بعد از رویش یا اینکه در هر سه نوبت از علفکشهای بعد از رویش استفاده میشود.
نویسنده: جواد فتحی |
جمعه 86 آبان 25 ساعت 7:24 صبح
|
|
نظرات دیگران نظر
|