نامهای فارسی: صبر زرد- شاخبزی
نامهای علمی: aloe capenis, aloe barbadensis, aloe vera نام عمومی: cape aloe نام عربی: الصبر (alsaber) نام آلمانی: aloe نامهای مترادف: aloe vulgaris, aloe perfoliata خانواده: liliaceae (خانواده کلشیک) نام انگلیسی: aloe نام فرانسوی: aloes صبر زرد(شاخ بزی) گیاهی است علفی و چند ساله با برگهای ضخیم، گوشتی و دراز. حاشیه برگهای آن کمی پیچ و خمدار و دارای تیغ است. گلهای آن بهصورت خوشهای زیبا در انتهای محور ساقه گلدار و به رنگ سبز مایل به زرد قرار دارند. قسمت مورد استفاده صبر زرد، شیرابه به دست آمده از برگهای گیاه است که امکان دارد به صورت تازه غلیظ(خمیری) و یا خشک شده با رنگهای متفاوت زرد، زرد مایل به سبز، قهوهای و یا قرمز مایل به سیاه باشد. در سالهای اخیر کشت صبر زرد، گونه ی vera در ایران معمول گشته است. گرچه این گیاه با نقاط گرم و مرطوب سازگاری خوبی دارد، ولی در نقاط مختلف ایران کشت میشود. تاریخچه نقاشیهایی از صبر زرد، بر روی کندهکاریهای دیوارهای معابد مصری دیده شده است. این معابد در هزاره چهارم قبل از میلاد بنا شده است. صبر زرد را که "گیاه جاودانگی" نام گرفته بود، به هنگام خاک سپاری، برای فراعنه هدیه میآوردند. کتاب "the egyptian book of remedies" (1500 سال قبل از میلاد مسیح) از کاربرد صبر زرد در درمان عفونتها، معالجه پوست و تهیه داروهای ملین سخن گفته است. "دیسکورید"(فیزیکدان یونانی)، در سال 74 پس از میلاد، صبر زرد را جهت التیام زخم، جلوگیری از ریزش مو ، درمان زخمهای دستگاه تناسلی، و معالجه همورئید، مفید دانست. بازرگانان عرب، در قرن ششم بعد از میلاد، این گیاه را به آسیا آوردند، و اسپانیاییها آن را در قرن شانزدهم، از منطقه مدیترانه به برّ جدید (world new) بردند. در عصر جدید (1930) مصرف کلینیکی صبر زرد به منظور درمان التهاب پوست ناشی از اشعه ایکس آغاز شد. ترکیبات مهم گیاه، حاوی مشتقات هیدروکسی آنتراسن از جمله آلوئینهای a2وb به میزان 40- 25درصد کل ترکیبات و مشتقات کرومون از جمله آلوئه رزین 2a، b وc است. ترکیبات مهم دیگر آلوئه شامل قندها از جمله: گلوکز، مانوز و سلولز، آنزیمها از جمله: اکسیداز، آمیلاز و کاتالاز، همچنین ویتامینهایی نظیر: b1، b2، b6، c، e و اسید فولیک و مواد معدنی مانند: کلیسم، سدیم، منیزیم، روی، مس و کروم میباشند. اثرات مهم خاصیت اصلی صبر زرد، به عنوان یک مسهل قوی بوده و دارای خواص دیگری از جمله ضد ورم، ضد میکروب، التیام زخمها، ضد آفتاب و ضد سوختگی میباشد. ول الوئه اثرات خوب و مفیدی بر روی سوختگیهای معمولی، سوختگیهای حاصل از اشعه، زخمها و صدمات دیگر پوست دارد. یکی از فرآوردههای آلوئه، کرمهای هیدرو فیلیک تهیه شده از 5/0 درصد ول آلوئه میباشد که در درمان پسوریازیس بسیار خوب است. همچنین ول خوراکی آن برای زخم معده ، افراد مبتلا به ایدز و مبتلایان به آسم( مدت شش ماه) مصرف می شود. تحقیقات اخیر، اثرات مثبت آن را در بیماران مبتلا به دیابت نشان داده است و آزمایشهای انجام یافته بر روی موشها اثرات مذکور را تایید کرده است. اثرات دیگر آلوئه شامل اثرات ضد سرطان و اسپرمکش آن است. در سالهای اخیر، ول آلوئه به طور وسیع در محصولات آرایشی، بهداشتی و به خصوص در کشور آمریکا مصرف میشود. این ول دارای خواص ضد ورم و ضد میکروبی است و مرطوب کننده مناسبی نیز محسوب میشود. صنایع غذایی آمریکا در محصولات خود از ول آلوئه به عنوان مادهای موثر در تناسب اندام و سلامتی بدن استفاده میکنند. طریقه و مقدار مصرف محصولات مختلف آلوئه به شکل قرص و کپسول به همراه بعضی گیاهان دیگر از جمله بلادون ،توسط کارخانههای داروسازی عرضه شدهاند. میزان عادی مصرف 2/0 – 1/0 گرم آلوئه و یا 1/0- 5 0/0 گرم عصاره آلوئه برای چند شب متوالی میباشد. استفاده مستقیم از ول گیاه برای استفاده مستقیم از ول آلوئه، میتوان برگهای گیاه را قطع کرد. در محل قطع شده، ول بیرنگی نمایان می شود که با فشردن برگ گوشتی گیاه، ول بیرون میزند. میتوان از این ول بهطور مستقیم جهت مرطوب کردن پوست، آفتاب سوختگی، زخم سوختگیهای معمولی و نرم کردن اگزمای زیر چشم استفاده کرد. ول به مرور زمان در معرض هوا تغییر رنگ داده و در نهایت به رنگ قرمز تیره(مایل به سیاه) در میآید. عوارض جانبی مصرف بیش از حد ول(مصرف روزانه یک گرم به مدت طولانی) ممکن است باعث عدم تعادل آب و الکترولیتهای بدن، سقط جنین، زایمان زودرس، اسهال خونی و ضایعات کلیه شود. همچنین مصرف مقادیر بسیار زیاد آن ممکن است منجر به مرگ شود. موارد منع مصرف نباید از ول در زمان تهوع، استفراغ ، دردهای شکمی، خونریزی مقعد و ضعف شدید استفاده کرد. در زمان بارداری به غیر از دستور پزشک، مصرف آن ممنوع است. احتیاط - برای مصرف بیش از دو هفته آن، باید با پزشک مشورت کرد. - در صورت تاثیر نکردن تا 24 ساعت پس از مصرف، ممکن است مشکلات جدی وجود داشته باشد که باید به پزشک مراجعه کرد. - چون تأثیر ترکیبات آلوئه در کودکان مشخص نیست، بنابراین در این گونه موارد باید با پزشک مشورت کرد. - بهتر است از فرآوردههای صنعتی آلوئه، برای سنین بالای ده سال و حداکثر به مدت دو هفته استفاده شود. مقدار مصرف عصاره آلوئه در سنین مختلف 17/0- 4 0/0 گرم است که این میزان معادل 30- 10 میلیگرم هیدروکسی آنتراکینون در روز است. مهمترین اثرات گزارش شده صبر زرد ضد آلروی ، ضد سرطان، ضد میکروب، ضد قارچ، ضد ویروس، ضد آفتاب سوختگی، کاهش دهنده قند خون، مسهل، ضد کرم، ضد ورم، مرطوب کننده و نرم کننده، قاعدهآور، ملین، مقوی معده و کبد. نکات قابل توجه - بیش از 300 گونه آلوئه وجود دارد که مهمترین آنها از نظر استفاده دارویی، آرایشی و بهداشتی، الوئه ورا (aloe vera) میباشد. - منبع جغرافیایی دقیق آلوئه معلوم نیست، ولی به احتمال زیاد مربوط به مصر یا خاورمیانه میباشد. - محصولات مختلف آلوئه که به بازار ارائه شدهاند شامل: 1- ول آلوئه: محصول طبیعی(بدون تغییر غلظت ول) از برگهاست. 2- کنسانترهآلوئه: ول آلوئه است که آب آن را خارج کردهاند. 3- عصاره آلوئه: حاوی دست کم 50درصد ول آلوئه است. 4- لاتکس آلوئه: مایع تلخ زرد رنگی که از پوست لولهای پرسیکل به دست میآید و حاوی آلوئین است. - در نقاط مختلف جهان از گونههای دیگر صبر زرد مانند ab و ac استفادههای مشابهی با گونه aloe vera به عمل میآید. این گیاهان نیز با نام عمومی «aloe» مشهور میباشند.
نویسنده: شایان فغانی |
یکشنبه 89 مرداد 10 ساعت 1:40 صبح
|
|
نظرات دیگران نظر
|
واژگان عمومی گیاهپزشکی
# پاتولوژی گیاهی: (Plant Pathology ) پاتولوژی گیاهی به علم مطالعهی بیماریهای گیاهی گفته میشود، این علم عوامل بیماریزا، چگونگی ایجاد بیماری، چگونگی فعل و انفعلات، ارتباط میان گیاه میزبان و عوامل تولیدکنندهی بیماری آن و درنهایت روشهای مبارزه با آنها را مورد بررسی قرارمیدهد. #بیماریشناسی گیاهی: (phytopathology ) علم مطالعهی بیماریهای گیاهان، شناسایی، مطالعه و مبارزه با عوامل زیانآور به گیاه و فرآوردههای گیاهی و آثار ناشی از این عوامل. #بیماری فیزیولوژیکی: (physiological disease) هرگونه اختلال در فیزیولوژی گیاه که عامل آن موجود زنده نباشد مانند اختلال ناشی از کمبود مواد غذایی، سرمازدگی و آلودگی هوا. بدیهی است همه بیماریها جنبه فیزیولوژیکی دارند ولی اصطلاح دربیماری فیزیولوژیکی اغلب به معنایی است که دربالا آورده شده #بیمارگر: (Pathogen) پاتوژنها به دو گروه زنده Animate و غیرزنده Inanimate تقسیمبندی میشوند که عامل تولید بیماری هستند. #پارازیتیسم: (Parasitism) رابطهی میان انگل و میزبان که دراکثر مواقع به ضرر میزبان تمام میشود. #پارازیت: (Parasit) یا انگل به موجودی گفته میشود که حداقل یک قسمت از چرخهی زندگی خود را داخل یا روی موجود زندهی دیگر که به آن میزبان یا host گفته میشود به سرمیبرد و تمام یا قسمتی از موادغذایی موردنیاز خود را از آن موجود کسب کند. #انگلهای اجباری: (Obligate Parasite) یعنی برخی از پاتوژنها مانند ویروسها، نماتدها و عدهای از قارچها برای تغذیه و تکمیل چرخهی زندگی خود، وابستگی کامل به سلول زندهی میزبان دارند و درمحیط غذایی غیرزنده قادر به رشد نمیباشند. ? ساپروفیت اجباری: (Obligate Saprophyte) قادر به تغذیه از سلول زنده نمیباشند بلکه موادآلی موردنیاز خود را از منابع غیرزنده یا بقایای پوسیده تامین میکنند مانند باکتریها، مایکوپلاسماها و بسیاری از قارچها که قادرند هم از سلول گیاهی و هم درمحیط غیرزنده رشد کنند. ? دورهی بیماری: فواصلی که درتوسعهی یک بیماری رخ میدهند را دوره یا چرخهی بیماری مینامند که شامل مراحل زیراست: ? تلقیح: (Inoculation) عبارت از تماس عامل بیماریزا با گیاه است. عامل بیماریزا را مایهی تلقیح میگویند. ? رخنه: (Penetration) رخنه عبارت از ورود عامل بیماریزا مستقیم یا از منافذ طبیعی و زخمها به داخل میزبان صورت میگیرد. قارچها، نماتدها و گیاهان گلدار انگل میتوانند به داخل گیاه نفوذ کنند. محل تماس قارچ با سطح گیاه کمی متورم شده و آپرسوریوم (Appresorium) تشکیل میشود ازمحل آپرسوریوم یک هیف ظریفی به نام میخ رخنه خارج شده و به کمک آن وارد گیاه میشود. گیاهان انگل گلدار نیز آپرسوریوم و میخ رخنه تولید میکنند. تمام باکتریها و بسیاری از قارچها توسط روزنههای هوایی، آبی، عدسکها و زخم وارد گیاه میشوند ویروسها و بعضی از باکتریها و پاتوژنهای دیگر میتوانند توسط نیش حشرات به داخل بافت میزبان رخنه کنند. ? عفونت: (Infection) عفونت مرحلهای است که پاتوژن درداخل میزبان با سلولهای حساس ارتباط برقرارکرده، غذای خود را ازآنها جذب میکند. گیاه دراین مرحله مکانیسم دفاعی مختلفی ازخود آشکار میسازد. ? دورهی نهفتگی بیماری:(Latent Period) مدت زمان بین تلقیح تاظهور علایم بیماری را دورهی نهفتگی یا کمون میگویند. ? تهاجم: (Invasion) دراین مرحله عوامل بیماریزا بهصورتهای گوناگون و به درجات متفاوت در بافت میزبان خود پخش میشوند. ? تولیدمثل: (Reproduction) نحوهی تولیدمثل درانگل متفاوت است. باکتریها بهصورت تقسیم دوتایی سلول و بهندرت ازطریق جنسی تکثیر میشوند. قارچها ازطریق تولید اسپورهای جنسی و غیرجنسی و میکوپلاسماها، پروتزوآها با تقسیم ساده تکثیر میشوند ویروسها و ویروئیدها ازطریق همانندسازی (replication) با استفاده از تقسیم سلول، نماتدها با تخمگذاری و گیاهان گلدار انگل با تولید بذر تولیدمثل میکنند. ? انتشار پاتوژن: (Transmission) انتشار انگلها مانند زئوسپورهای قارچ، باکتری، نماتد میتوانند مسافت کوتاهی را طی کنند اما دراکثر مواقع انگلها به صورت غیرفعال توسط باد، باران، حشرات، آب آبیاری، بذر، غده و نشاءهای آلوده، جانوران و ادوات کشاورزی و باغبانی انتشار پیدا میکنند. ? زمستان گذرانی: (Over wintering) انگلهای گیاهان چندساله زمستان را در گیاهان میگذرانند. قارچهایی که انگل گیاهان یکساله هستند ممکن است زمستان را به شکل اسپور، میسلیوم درحالت خواب، اسکلرت (سختینه) درروی بقایای گیاهی و یا دربذر و غده سپری کنند، باکتریها نیز درداخل بذر، غده، گیاهان آلوده و خاک زمستان را میگذرانند. نماتدها در بیشتر مواقع بهصورت تخم درخاک و یا بهندرت بهشکل لارو در بذر زمستان گذرانی میکنند. ویروسها در حشرات ناقل، گیاهان میزبان، بذر و غده زمستان را میگذرانند... ? بیرنگی: (etiolation) ازبین رفتن رنگ سبز گیاه به علت رشد درتاریکی یا دراثر مواد تولید شده در میکروارگانیزمها ? سبزردی یا کلروز: (chlorosis) به از بین رفتن جزئی یا کلی رنگ سبز اندامهای گیاهی دراثر کمبود موادغذایی یا حملهی پاتوژنها با وجود نور کافی گفته میشود. کلروز با برطرف شدن عامل آن محو شده و گیاه رنگ طبیعی خود را به دست میآورد. ? ملانوز: (melanose) به قهوهای یا سیاه شدن غده و اندامهای گوشتی میگویند، این بیماری دراثر کمبود اکسیژن پدید میآید. ? موزائیک: (mosaic) ایجاد لکههای زرد در پیکرهی سبز پهنک را موزائیک مینامند که از بیماریهای ویروسی است. ? پلاسیدگی: (wilting) درگیاهانی دیده میشود که ریشه یا آوندهایشان مورد حمله قرارگرفته باشند. ? لکهدارشدن برگ و میوه: بسیاری از انگلها تولید لکه دربرگ و میوه میکنند. اندازه، شکل، رنگ، لکهها میتواند درتشخیص بیماری مهم باشد. ? ریزش اندامهای گیاهی: ریزش برگ، گل، جوانه، میوه در صورتی که غیرطبیعی و ناشی ازبیماری است که بیاندازه باشد. ? نانیسم: (nanisme) نانیسم یا کوتولگی اندامهای گیاهی دراثر کاهش تعدادی از سلولهای گیاهی هیپوپلازی (hypoplasia) و یا کوچک شدن اندازهی سلولها هیپوتروفی (hypotrophy) پدید میآید. ? ژیگانتیسم: (gigantism) عبارت از رشد بیاندازهی اندامهای گیاهی دراثر افزایش تعداد سلولها هیپرپلازی (hyperplasia) و یا رشد بیاندازهی سلول هیپرتروفی (hypertrophy) میباشد. ژیگانتیسم در اثر افزایش ازت خاک، عوامل نامساعد محیط، بیماریهای باکتریایی و... بوجود میآید. ? عدم تقارن دربرگ: با ازبین رفتن تقارن بین دوقسمت پهنک بوجود میآید. ? جارویی شدن: شاخهها از فواصل نزدیک بهم رشد کرده، شکل جارو به خود میگیرند. ? روزت: (rosette) فاصلهی میان گره هاکم شده و برگها بهصورت کپهای مانند گلبرگهای گل سرخ شده. ? تاولی شدن: بافت میان رگبرگها رشد فوق العادهای پیدا کرده و در روی پهنک به شکل تاول ظاهر میشود. ? غده یا گال (سرطان): دراثر تحریک سلولها وعمل هیپروتروفی یا هیپرپلازی بوجود میآید. ? تغییراستحکام بافت گیاهی: دراثر بیماری ممکن است بافت گیاهی استحکام خود را ازدست داده، پوسیده شود. ? نکروز: (necrosis) نکروز دراثر مرگ سلولهای گیاه بوجود میآید که بهصورت بافت مرده یا لکهی قهوهای خشک ظاهر میشود. ? بلایت یا بادزدگی: (blight) مرگ سریع برگ، جوانه، شاخه و اندام گیاهی میگویند. ? شانکر: (canker) به ناحیهی مرده نکروتیک فرورفته با حاشیهی مشخص در پوست ریشه، تنه یا شاخه میگویند. ? مرگ سرشاخه: (dieback) مرگ سریع سرشاخهها از انتها به پائین گسترش مییابد. ? آنتراکنوز: (anthracnose) به لکههای زخم مانند نکروتیک روی برگ، ساقه، میوه یا گل میگویند. ? جرب:(scab) لکههای موضعی روی برگ، میوه، غده و یا سایرقسمتهای گیاه که بهطور عمده کمی برجسته یا فرورفته بوده و ترک خورده نیز میباشند. ? وارت: (wart) زگیل ? زنگ: (rust) تاولهای شبیه به زنگ آهن درروی برگ و یا سایر اندامهای هوایی گفته میشود. ? سفیدک: (mildew) لکههای زرد یا نکروتیک (خشک) روی برگ، ساقه و میوه اند که بهطورمعمول با ریسه یا اندامهای بارده قارچ همراه هستند. ? لکه: (blotch) قسمتهای نسبتاً وسیع ونامنظم تغییر رنگ یافته یا مرده روی اندامهای گیاه ? مومیایی: (mummy) میوهای که براثر حملهی قارچ پوسیده و سپس چروکیده و خشک شده باشد. ? سیاهک: (smut) بیماری ناشی از قارچهای راستهی Ustilaginales ? پژمردگی: (wilt) پلاسیدگی یا ازبین رفتن شادابی گیاه براثر کمبود یا ازدست دادن آب، پژمردگی ممکن است براثر اختلال درانتقال یا جذب آب. ? زردی: (yellows) اصطلاحی برای توصیف بیماریهای گیاهی که نشانهی عمده و شهود آنها زردی است. ? هوازی: (aerobe) موجود زندهای که برای فعالیت و رشد نیاز به اکسیژن دارد. ? بیهوازی: (anaerobe) موجود زندهای که درنبود اکسیژن (O?) آزاد، فعالیت و رشد میکند. ? غیرزنده: (a biotic) واژهای برای توصیف بیماریهایی که براثر عوامل غیرزنده بوجود میآید. ? آفلاتوکسین:(Aflatoxin) زهرابهای که قارچ Aspergillus و برخی دیگر از قارچها تولید میکنند و برای انسان و حیوان زیانآور است. ? باکتری: (bacterium) موجود زندهی پروکاریوت و معمولاً تک سلولی با دیوارهی مشخص که تکثیرآن به روش تقسیم دوتایی انجام میشود. ? بیماری باکتریایی: (bacteriosis) هرنوع عفونت یا بیماری که عامل آن باکتری باشد. ? تشخیص: (diagnosis) شناسایی بیماری، اختلال یا عارضه و نیز شناسایی عامل آنها. ? خفتگی: (dormancy) حالت غیرفعال موجودات زنده براثر شرایط ? دوز: (dose) ?) میزان آفتکش درواحد سطح حجم یا وزن ?) مقدار بیمارگر که برای مایهزنی به کار میرود. ? گیاه تله: (decoy crop) گیاهی زراعی که به منظور جلب بیمارگر و کاهش جمعیت آن کشت میشود کاهش جمعیت بیمارگر از طریق حذف گیاه تله انجام میشود. ? گردپاشی: (dusting) پاشیدن آفتکشها به صورت گرد. ? اپی فیت: (epiphyte) موجود زندهای که بدون داشتن رابطهای انگلی روی سطح گیاه به سرمیبرد. ? قارچ: (fungus) موجود زندهای با هستهی حقیقی که اندام رویشی آن معمولاً به شکل ریسه است و موادغذایی خود را ازطریق جذب گرفته و تولیدمثل آن با تشکیل هاگهای جنسی، غیرجنسی یا هردو است. ? زیستگاه: (habitat ) محل طبیعی زندگی موجود زنده ? دامنهی میزبانی: (host range) مجموعهی میزبانان یک بیمارگر که به طورطبیعی شناخته شده و یا به طورآزمایشی تعیین شده باشد. ? ریسه: (hypha ) رشتهای لولهای شکل که واحد ساختمانی اغلب قارچها است. ? میسلیوم: (mycelium ) توده ریسه (hyphae) قارچها ? قارچشناسی: (mycology) علم مطالعه قارچها ? میکوپلاسمایی: (mycoplasma) موجودات شبیه باکتری ولی بدون دیواره یاخته ? نماتد: (nematode) جانورکرمی شکل یا نخ مانند از شاخهی Nematoda که ممکن است انگل گیاه یا حیوان باشد و بهطور آزاد درآب یا خاک زندگی میکند. ? نماتدشناسی: (nematology) علم مطالعهی نماتدها ? پاتووار: (pathovar) زیرگونهای از باکتری که ازلحاظ دامنهی میزبانی متمایز باشد. ? پاتوتیپ: (pathotype) زیرگونهای از بیمارگر که ازلحاظ بیماریزایی (بهویژه دامنهی میزبانی) متمایز باشد. ? سختینه: (sclerotium) اندامی سخت، فشرده و مقاوم دربرابر شرایط نامساعد محیط که میتواند زمانی طولانی به حالت غیرفعال باقی بماند و پس از مساعد شدن شرایط جوانه زند. ? تنش: (stress) اثر نامساعد محیط خارج روی گیاه وبیماری ? استایلت: (stylet) قطعات دهان دراز، باریک و توخالی برخی حشرات و نماتدها برای سوراخ کردن بافت میزبان و کشیدن مواد غذایی ازآن. ? همزیستی: (symbiosis) زندگی دوموجود زنده غیرمشابه باهم به نحوی که این نوع زندگی برای هر دومفید باشد. ? تحمل: (tolerance) نوعی واکنش درمقابل بیمارگر که درآن گیاه آلوده میشود ولی خسارت چندانی نمیبیند یا نشانههای شدیدی درآن به وجود نمیآید. که درواقع تحمل نوعی پذیرندگی است. ? ویروسشناسی:(virology) علم مطالعهی ویروسها ? پرآزاری: (virulence) شدت بیماریزایی بیمارگر زهرابه: (toxin) 1) ترکیباتی که بهوسیلهی بیمارگر تولید و موجب بروز تمام و یا قسمتی از نشانههای بیماری درگیاه میشود. 2) هرگونه ترکیبی که ازموجودی تولید میشود و برای برخی موجودات دیگر زیانآور است.
نویسنده: شایان فغانی |
پنج شنبه 89 مرداد 7 ساعت 3:4 صبح
|
|
نظرات دیگران نظر
|
آترازین چیست ؟
آترازین علف کشی است که به صورت انتخابی رشد علف هرزهای با برگ پهن را کنترل میکند مانندvelvetleaf,pig weed, cochlebur و برخی از علفهای هرز معین در مزارع غلات وذرت . کنترل انتخابی به این معناست که برخی از علفهای هرز معین و گزینش شده کنترل شده و رشد انها متوقف می شود که البته این امر بایستی با کمترین میزان خسارت به گیاهان مفید باشد که معمولا همان غلات می باشند .غلات و ذرت نسبت به اترازین مقاومت خوبی نشان می دهند. در سال 1959 اترازین به عنوان یک علف کش کنسانس پذیرفته شد و این ماده همچنان به صورت گسترده استفاده می شود چرا که با کارایی خوب وصرفه خوب اقتصادی بسیاری از علفهای هرزه را مهار می کند استفاده از این علف کش می تواند با استفاده از متدهای جدید کشاورزی و پرورش غلات وذرت کاهش یابد . اترازین یک علف کش با فرمول شیمیایی : 2-chloro-4-ethylamino-6-isopropylamino-1-3-5-triazinre یکی از پر مصرف ترین علف کشها در شمال امریکا ست تنها در امریکا بیش از 50 میلیون کیلو گرم از این ماده استفاده می شود که جهت سم پاشی 25 میلیون هکتار است پس مانده های این علف کش در ابهای زیر زمینی و همچنین رودخانه ها به عنوان dealkylationیافت می شوند . نیمه عمر اترازین در خاک حدود 4 روز است ولی این مقدار به طور معمولی می تواند تا 385 روز در مناطق خشک و شنی افزایش یابد .در اب خالص نیمه عمر اترازین 3 روز است .این نیمه عمر در اب دریا 30 روز است ودر ته نشینهای دریایی 35 روز و در حیوانات مهره دار کمتر از 72 ساعت است .
نویسنده: شایان فغانی |
سه شنبه 89 مرداد 5 ساعت 4:48 صبح
|
|
نظرات دیگران نظر
|
ریواس (ریباس) Rheum ribes Rhubarb Polygonaceae (توجه: تمام تصاویر این معرفی و گیاهشناسی
دمبرگ های این گیاه مورد برداشت قرار
نویسنده: شایان فغانی |
یکشنبه 89 مرداد 3 ساعت 2:50 صبح
|
|
نظرات دیگران نظر
|