لکه سیاه سیب Apple Scab _ Black Spot of Apple
لکه سیاه سیب Apple Scab _ Black Spot of Apple
از لحاظ اقتصادی مهمترین بیماری سیب در شمال شرقی آمریکا ، اروپا،آمریکای جنوبی و آسیا است. اولین بار فریز(Fries) در سوئد در 1819 بیماری را توصیف نمود. این بیماری در مناطقی که آب و هوای نیمه خشک دارند کمتر شایع است ولی در مناطقی که بهار خنک و مرطوبی دارند خسارت بیماری شدید بوده و تابیش از 70% به محصول خسارت می زند و اگر با بیماری مبارزه نشود تا 100% خسارت محصول و میزبان قابل پیش بینی است. اساساً خسارت بیماری به دو صورت دیده می شود. الف) کاهش بازار پسندی میوه ها به سبب وجود لکه های سیاه یا تغییر شکل میوه ها ب)نابودی کامل درخت در 3-2 سال متوالی اپیدمی شدید. بیماری لکه سیاه سیب در استانهای شمالی کشور ؛ آذربایجان شرقی و غربی ، خراسان ، گیلان و مازندران ، تهران ، کرج و دماوند و در خوزستان و بروجرد هر ساله خسارت قابل توجهی به بار می آورد. علائم : بیماری لکه سیاه سیب به برگ ،دمبرگ ، شکوفه ، کاسبرگ ،میوه ، دم میوه و گاهی شاخه و فلس و جوانه حمله می کند. در ابتدای بهار قبل از باز شدن شکوفه ها ،اولین جائیکه آلوده می شود کاسبرگهای گل سیب است. کاسبرگها در اثر شدت بیماری در شرایط مساعد محیطی (رطوبت بالا) به رنگ سبز زیتونی درآمده و از این طریق میوه ها و برگهای جوان نیز آلوده می گردند. بارزترین علائم بیماری روی برگها و میوه ها دیده می شود . لکه ها ابتدا در سطح زیرین برگهای جوان مشاهده می شوند و با بازتر شدن برگها هر دو سطح آنها آلوده می گردند. لکه های اولیه، مخملی و به رنگ سبز زیتونی تا قهوه ای و با حاشیه نامشخص می باشند به تدریج حاشیه لکه ها واضح شده و ممکن است چند لکه بهم چسبیده و به رنگ سیاه درآیند . اگر تعداد لکه های روی برگهای جوان زیاد باشد ؛ برگها بدشکل و پیچیده می شوند ( Deformation=Distortion) و معمولاً ریزش (Defoliation) می کنند. روی هر برگ از یک تا چند صد لکه ممکن است وجود داشته باشد. آلودگی دمبرگ موجب ریزش برگ قبل از تکامل آن می گردد که این موجب ضعف شدید درخت و حساس شدن آن در برابر آسیبهای زمستانی می گردد. لکه های روی میوه ها در ابتدا مشابه لکه های روی برگهاست. بعداً قهوه ای ، سیاه و چوب پنبه ای می شوند. آلودگیهای زود هنگام به سبب انهدام و مرگ بافتهای مریستمی اطراف لکه ها و توقف رشد این قسمتها روی میوه و از طرفی رشد قسمتهای سالم روی میوه موجب بد شکلی و پیچ خوردگی میوه می گردند. معمولاً این میوه ها ترک خورده و زود می ریزند. لکه های ریز و آلودگیهای اواخر تابستان و اوایل پائیز معمولاً در شرایط انباری گسترش یافته و در انبار و سرد خانه آشکار می گردند. آلودگی دم میوه موجب ریزش میوه قبل از رسیدن آن می گردد.عامل بیماری:
قارچ : Teleomorph: Venturia inaequalis (Venturiaceae-Pleosporales-Loculoascomycetidae) قارچ V.inaequalis : دارای پریتس دروغی (Pseudoperithecium) است که در بافت استرومای برگها یا میوه های ریخته شده بر کف باغ زمستانگذرانی می کنند و بصورت منفرد ،قهوه ای تا سیاهرنگ می باشند . در هر پریتس 100-50 آسک بطور مجتمع به شکل استوانه ای با پایه کوتاه که درون هر یک 8 آسکوسپور است دیده می شود. دیواره آسکها دو جداره و نازک است . آسکوسپورها سبز مایل به زرد تا قهوه ای و دو سلولی هستند که سلول بالایی آن کوچکتر و پهن تر از سلول پائینی است (Inaequal = نامساوی ). این قارچ هتروتالیک دو قطبی است لذا آنتریدی روی یک پایه و آسکوگون روی پایه دیگر تشکیل می گردد.Anamorph: Spilocaea pomi (Dematiaceae-Moniliales-Hyphomycetidae-Deutromycetes) قارچ S. pomi : دارای کنیدیوفورهایی معروف به Annellophore است به سبب آنکه اثر افتادن هر کنیدی روی کنیدیوفور بصورت حلقه ای (Annellide) باقی می ماند کنیدیها زیتونی مایل به زرد و معمولاً یک سلولی و گاهی دو سلولی ، منفرد و تخم مرغی شکل هستند که در انتهای آنلوفورها بوجود می آیند . آنلوفورها قهوه ای رنگ و بدون بند (Septum) یا دارای بند،موج دار و با برجستگیهای زگیل مانند هستند. چرخه بیماری : قارچ عامل بیماری غالباً زمستان را بصورت پریتس های دروغی در برگها و میوه های آلوده افتاده در کف باغها طی می کند البته در نواحی ساحلی و معتدل که زمستان ملایمی دارند قارچ بصورت S.Pomi به شکل میسلیوم در شاخسارهای آلوده زمستانگذرانی می کند. پس از آنکه میسلیومهای دو تیپ جنسی مختلف سازگار (Mating Type) نیز با یکدیگر آمیزش پیدا کردند، اجسامی تیره رنگ (پریتس های دروغی ) بین بافتهای برگهای ریخته شده برکف باغ تشکیل می شوند غالب پریتس های دروغی اولیه در خلال چهار هفته بعد از ریزش برگها تشکیل می شوند. رطوبت برای تکامل پریتس دروغی ضرورت دارد. دمای بهینه برای تکامل آسکوگون 0C 18-20 و برای بلوغ آسکوسپورها 18-16 است. رقم سیب و تاریخ خزان برگها در بلوغ و رسیدن آسکوسپورها در بهار تأثیری ندارد. وقتی برگ زمستان گذرانده موجود در کف باغ مرطوب می گردد (بارانهای آخر زمستان و اول بهار)آسکهای رسیده و بالغ با جذب رطوبت از طریق روزنه پرتیس دروغی متورم شده با فشار آسکوسپورها را تخلیه می کنند ، آسکوسپورها همراه با جریان باد در فضا پخش می شوند و عفونت اولیه روی اندامهای تازه روییده ایجاد می گردد. پیش بینی این بیماری در اپیدمی ها بر اساس مؤثر بودن, مایه تلقیح اولیه Primary inoculum یا در واقع آسکوسپورهای تولید شده در پرتیس های دروغی زمستانگذران موجود برگهای کف باغ و جوانه در سطوح گیاهی بر اساس شرایط آب و هوایی صورت می گیرد). وقتی آسکوسپورها روی کاسبرگ ، برگ یا میوه جوان در مجاورت لایه نازکی از رطوبت ، قرار بگیرند جوانه می زنند برای آغاز تندش رطوبت آزاد (رطوبت نسبی بیش از 95 % (ضرورت دارد. زمان لازم برای وقوع آلودگی به دمای محیط و تعداد ساعات خیس شدگی بستگی دارد بطور مثال در دمای0C 2/2 به 48 ساعت خیس شدگی سطح بافت نیاز است تا اسکوسپورها جوانه زده و آلودگی شروع گردد در حالیکه در دمای 0C 6 به 21 ساعت خیس شدگی ، دمای 100C به 14 ساعت خیس شدگی ، دمای 150C به 10 ساعت خیس شدگی ، دمای 0C 26 به حدود 12 ساعت خیس شدگی نیاز است البته در دماهای بالاتر از0C 26 معمولاً بیماری به ندرت اتفاق می افتد(شرایط خنک و مرطوب برای وقوع بیماری لازمست، منحنی Milles 1944). قارچ بعد از نفوذ در کوتیکول منشعب شده و زیر کوتیکول تشکیل استروما می دهد و لکه های بیماری که روی آن ها کنیدیوفورو کنیدی های .pomi S تشکیل می گردد، ظاهر می شوند. لکه ها و کنیدی ها در مرکز لکه ها بسته به رطوبت نسبی و دما بعد از 9 تا 17 روز دیده می شوند . کنیدیها عامل اصلی ایجاد عفونت و بیماری در تابستان هستند که با قطره های باران یا باد روی سطح برگها یا میوه درختان دیگر پخش می گردند. این کنیدیها به شیوه آسکوسپورها جوانه زده و با نفوذ در میزبان لکه های جدید را بوجود می آورند . در خلال فصل رشد بسته به دوره کمون بیماری و نیز حساسیت بافت رقم میزبان چرخه های ثانویه دیگری نیز ممکنست تکرار شود. کنترل : 1- اقدامات بهداشتی : - جلوگیری از تشکیل پریتس دروغی احتمال بروز همه گیری بیماری را کاهش می دهد برای این منظور شخم زمستانه می تواند با زیر خاک نمودن بقایا بشدت بیماری را کاهش دهد - پاشیدن کودهای نیتروژن دار (اوره) در پائیز روی برگهای ریخته شده در کف باغ باعث تسریع فساد و تجزیه آنها و مانع تشکیل پریتس دروغی می گردد. این عمل بویژه در سالهایی که زمستان ملایم باشد نتیجه بخش است - پاشیدن قارچ کشهایی مثل بنومیل در آخر فصل (قبل از خزان) روی برگهای درخت یا بعد از خزان روی برگهای کف باغ نیز مانع تشکیل پریتس دروغی در پائیز و زمستان می گردد.2- عملیات زراعی : وقتی جریان هوا در بین تاج درختان به خوبی صورت گیرد به سبب وجود هوا و جریان باد در میان شاخساره ها و خشک شدن شاخساره ها ، شرایط آب و هوایی برای وقوع بیماری نامساعد می گردد. لذا تنظیم فاصلهدرختان هنگام کاشت و هرس مرتب آنها با ایجاد شرایط خشک و نیز فراهم آوری شرایط مناسب برای سمپاشی باعث کاهش بیماری می گردد. 3- ارقام مقام: شامل میخوش اردبیل ،آق پائیزی و بل د بوسکوپ Bell De Boskop- گلدن رد Goloden-Red رد فری Red Free- لیبرتیliberty- پریما Prima-پرسیلاPriscilla ـ سر پرایز Sir Prize-جونا فریJona Free-فری دام Free Dom- مک فریMac Free- موریاMoria- ترنتTrent- نوا Nova – ایزی گروEasygro- نوواماک Novamac- ریشلیوRichelieu-روویلRouville- فلوریدا Florida 4- شیمیایی : در شمال شرق ایالات متحده نزدیک به 50% از کل قارچکشهای مصرفی در باغهای سیب فقط برای کنترل این بیماری بکار می رود. قارچکش ها ی مورد استفاده عبارتند از :کاپتان ، دودین، گروه اتیلن بیس دی تیوکار با ماتها و سموم گوگردی، بنزیمیرازولها و بازدارنده های بیوسنتز در ارگوسترول (;SBI StroleBiosynthesis Inhibitores). امروزه از بنومیل (از بنزیمیدازولها) و دودین به خاطر بروز مقاومت در قارچ عامل بیماری کمتر استفاده می شود . پیش از وقوع آلودگی بایستی بر اساس پیش بینی های هواشناسی (طول زمان رطوبت بالای 90%) با استفاده از قارچکشهای پیشگیری کننده سمپاشی صورت گیرد. بعد از ایجاد عفونت خصوصاً در نواحی نیمه خشک ، باغدار با دانستن زمان وقوع آلودگی با استفاده از قارچکشها می تواند 24 تا 96 ساعت (1-4 روز) پس از شروع عفونت بیماری را مهار کند، (با استفاده از داده های هواشناسی و جدول میلز زمان وقوع عفونت تعیین می گردد). زمان سمپاشی بر اساس مراحل رشد و نمو درخت سیب انجام می شود . سمپاشی اول در مرحله نوک نقره ای Silver Tip (جوانه ها تازه شکفته و نوک برگهای اولیه به رنگ سفید نقره ای نمایان است). انجام می شود و سمپاشهای محافظتی و پیشگیری کننده بعدی در مراحل نوک سبزی Green Tip (اندامهای رویشی و جوانه ها به یک سانتی متر رسیده اند). مرحله ظهور دسته های گل Tight ,Cluster (مرحله گلدهیBloom) و در آخر بعد از ریزش گلبرگها صورت می گیرد . سمپاشی های پوششی به فاصله هر دو هفته یکبار بعد از ریزش گلدهی تا حدود 3-2 هفته مانده به برداشت محصول ادامه می یابد. قابل ذکر است برنامه مبارزه شیمیایی با لکه سیاه سیب ، سفیدک حقیقی ، زنگها و بیماریهای مختلف دیگر که در خلال تابستان بروز می کنند از جمله لکه دودی ، فضله مگسی،آفات و کنه ها بطور تلفیقی صورت می گیرد.
نویسنده: امید رادمند |
سه شنبه 87 آبان 21 ساعت 12:30 عصر
|
|
نظرات دیگران نظر
|
نویسنده: امید رادمند |
سه شنبه 87 آبان 21 ساعت 12:30 عصر
|
|
|||
نظرات دیگران نظر
|
سفیدک سطحی ( پودری = واقعی ) سیب و گلابی Pear&Apple Powdery Mildew
هر جا که سیب کشت می شود این بیماری نیز وجود دارد بویژه در خزانه های سیب در سراسر جهان بیماری مهمی محسوب می گردد در ایالات متحده این بیماری با ایجاد شبکه زنگاری (زبر و چوب پنبه ای Russeting) روی پوست میوه موجب کاهش ارزش میوه تا 50% می شود. علائم: سفیدک سطحی سیب به قسمتهای مختلف درخت مانند: سرشاخه ها ، برگها ، شکوفه ها و میوه ها حمله می کند. علائم روی برگها بصورت لکه های خاکستری تا سفید کثیف ظاهر می شوند و اگر برگهای جوان آلوده شوند دچار پیچ خوردگی و بد شکلی شده و نهایتاً خشک می شوند. شکوفه های درخت بر اثر زمستانگذارانی قارچ در جوانه های زایشی زودتر از بقیه قسمتها آلوده می شوند. در اثر آلودگی شکوفه ها ،گلبرگها چروکیده و کاسبرگها گوشتی و کلفت می شوند و توانایی تشکیل میوه را از دست می دهند. کاسبرگها خیلی حساس هستند.میسلیومها کنیدیوفورها و کنیدیهای قارچ روی سرشاخه ها منظره سفید رنگی را ایجاد می کنند رشد این شاخه ها متوقف شده و فواصل میانگره ها کوتاه می ماند و نهایتاً سرشاخه ها خشک می شوند معمولاً روی سرشاخه ها فرم جنسی قارچ (کلیستوتسیوم) تشکیل می شود . میوه ها نیز آلوده شده و حالت شبکه چوب پنبه ای در سطح میوه ها (زنگار میوه) بوجود می آید. در مورد گلابی هم پوشش سفید میوه تا اواسط تابستان روی میوه باقی می ماند و بعد این پوشش محو می شود و اثر آن بصورت لکه زنگاری(Russet) باقی می ماند در خزانه ها قارچ به همه برگهای در حال رشد حمله کرده و موجب کندی رشد قسمت های انتهایی شاخه ها می شود . عامل بیماری : روی سیب و گلابی قارچ زیر است: Te) Podosphaera leucotricha (Erysiphaceae-Erysiphales-Hymenoascomycetidae-Ascomycetes)
An) Oidium farinosum (Moniliaceae-Moniliales-Hyphomycetidae-Deutromycetes) Podosphaera leucotricha
کلیستوتس P.leucotricha دارای زوائد دو شاخه ای شکل اند هر چند در این گونه حالت دو شاخه ای به سختی دیده می شود داخل کلیسترتسیوم فقط یک آسک وجود دارد که حاوی 8 آسکوسپور بیضوی است . این قارچ هتروتالیک است. کنیدیهای O.farinosum شفاف، تک سلولی و دو سر تخت و استوانه ای شکل اند و بصورت زنجیری روی کنیدیوفور تشکیل می شوند. چرخه بیماری : ریسه درون جوانه ها مهمترین بخش زمستانگذران قارچ می باشد این قارچ انگل اجباری است . اگر آسکوکارپ تشکیل گردد می تواند موجب بقاء قارچ گردد ولی بنظر نمی رسد کلیستوتسیوم در چرخه زندگی قارچ نقش داشته باشد و آسکوسپورهای P.leucotricha موجب آلودگی نمی شوند در بهار به مجرد مناسب شدن شرایط محیطی ریسه ها، داخل جوانه ها فعال شده و تولید کنیدیوم می کند کنیدی ها با باد پخش شده و موجب آلودگی اولیه می شوند سپس از زخمها و لکه های جدید نیز کنیدیوفورها تولید کنیدیهای جدید را کرده و موجب انتشار بیماری و آلودگی های ثانویه می گردند. فعالیت قارچ در تابستان شدیداً کاهش می یابد ولی در اواخر تابستان و پائیز مجدداً فعال شده و با انتشارکنیدیها موجب آلودگی های جدید می گردد، نهالهای موجود در خزانه بعلت اینکه تا اواخر پائیز رشد می کنند بسیار مستعد آلودگی هستند. البته برگهای جوان درخت سیب فقط تا چند روز بعد از باز شدن به آلودگی حساس هستند و پس از آن آلودگی فقط در برگهایی دیده می شود که بطور مکانیکی صدمه دیده اند. کنیدیها در سطح برگ وقتی رطوبت نسبی حدود 70% باشد به خوبی تندش می کنند. اوج تولید و آزاد سازی اسپورها در ظهر انجام می شود. قارچ در گستره دمایی0C 32-4 فعالیت می کند ولی بهینه دمای آن 0C20-16 است. این بیماری در مناطق نیمه خشک به فراوانی دیده می شود ولی به ندرت در مناطق خشک ظاهر می شود. از عوامل مهم و موثر در جوانه زدن کنیدیها دما و رطوبت است هر چند نقش دما خیلی بیش تر از رطوبت است زیرا میزان آب در داخل کنیدیها بالا بوده و رطوبت تأثیر کمتری در جوانه زنی اسپور قارچ دارد. بعد از عفونت میسلیوم قارچ در جوانه های آلوده تا بهار سال بعد به حالت رکود باقی می مانند و جوانه های انتهایی مهمترین مکان برای زمستانگذرانی قارچ عامل بیماری هستند.
نویسنده: امید رادمند |
سه شنبه 87 آبان 21 ساعت 12:27 عصر
|
|
نظرات دیگران نظر
|
فتیله نارنجی ( سیتوسپورا ) Valsa or Cytospora canker این بیماری شانکری گسترش جهانی داشته و از این بیماری های که ایجاد شانکر میکنند بیشترین گونه های گیاهی را مبتلا می سازد ، این پاتوژن چندین گونه دارد و طبق گزارشات انجام شده بیش از 70 نوع درخت میوه ، درختان جنگله و سایه دار و از انواع بوته ها و مخروطیان بوسیله گونه های این پاتوژن مورد حمله قرار می گیرند . چون قارچ گونه Valsa اغلب به فرم غیر جنسی یعنی Cytospora sp. دیده میشود و بنابراین بیماری به نام " شانکر سیتوسپورا" نامیده میشود . بیشترین خسارت این بیماری در درختان هلو و سایر درختان میوه هسته دار و نیز در سیب و گلابی و تبریزی و بید می باشد ولی اغلب در خیلی از درختان سایه دار و جنگلی نیز مهم می باشد . در واقع کمتر باغی از صدمات این بیماری در امان می ماند .در خیلی از درختان صدمات ناشی از شانکر در تنه اصلی یا شاخه ها بسیار زیاد است . شاخه های آلوده درختان بیمار در اثر وزش باد به علت سنگینی بار میوه اغلب می شکنند . شدیدترین صدمه بیماری در درختانی است که در اثر شرایط نا مساعد طبیعی ضعیف گشته اند . این قارچ اغلب بصورت گندرو در پوست مرده درخت زندگی می کند ولی با ضعیف شدن درخت قارچ به حالت انگلی در می آید . اما وجود قارچ سیتوسپورا روی یک شاخه مرده دلیل مرگ شاخه در اثر قارچ مزبور نیست . آلودگی شاخه های کوچک سبب مرگ سرشاخه ها گشته بدون اینکه شانکر بروز کند . شانکرها روی تنه و شاخه های بزرگ درخت بوجود می آیند . در ابتدا شانکر بشکل بافت مرده دایره ای شکل دایره ای شکل دیده می شود . محل آلوده قهوه ای رنگ و فرو رفته می شود و اغلب بافت کالوس برآمده در اطراف شانکر ایجاد می شود در بعضی از میزبان ها ، بخصوص در درختان میوه هسته دار پوست بیمار داخلی تیره رنگ گشته و بو می گیرد و صمغ زیادی از بافت مرده ترشح می شود . در محل شانکر بعداً پوست چروکیده گشته و از چوب زیرین و پوست سالم اطراف جدا می شود . پیکنیدهای کوچک و جوش مانند قارچ روی پوست مرده محل شانکر ظاهر می شوند . و بعداً پوست چروکیده شده و ممکن است بصورت ورقه ای کنده شده و چوب مرده زیرین را در معرض هوا قرار می دهد . اندازه شانکرها سال به سال بزرگتر شده و بشکل تورم های بدشکل در می آیند . در نتیجه رشد شانکرها و احاطه دور تا دور شاخه ، خیلی از شاخه ها می میرند . شانکرهای سیتوسپورا در اثر آلودگی بوسیله کنیدی قارچ ایجاد می شوند . مرحله پریتس بندرت تشکیل می شود . کنیدی ها در داخل پیکنید به وجود می آیند . پیکنیدها دارای فرو رفتگی های زیادی است که همه آنها به یک روزنه منتهی می شوند . اسپورها کوچک ، بیرنگ ، یک سلولی و کمی خمیده هستند . این پیکنیوسپورها در داخل یک ماده ژلاتینی تشکیل شده اند که در هوای مرطوب لعاب ژلاتینی آب بخود جذب کرده ، متورم شده و توده اسپورها بشکل ستونک مارپیچ لعابی از روزنه پیکنید خارج می شود . در هوای مرطوب و در عدم بارندگی توده اسپورها به شکل فتیله نارنجی رنگی از پیکنید خارج شده و در محل شانکر ممکن است خشک شده و در آنجا باقی بماند . آلودگی معمولا در پاییز یا زمستان صورت می گیرد ولی در درختان ضعیف آلودگی در طول فصول رشد گیاه نیز ممکن است . قارچ از راه زخمهای مختلف وارد بافت گیاه می شود . قارچ در پوست مرده مستقر می شود و به داخل لایه های خارجی چوب نبز رشد می کند . هر اقدامی که بتواند از ضعف درختان و حمله بیماری جلوگیری به عمل آورد ، در پیشگیری از بیماری موثر است . در موقع هرس درختان بایستی توجه داشت که از ایجاد زخمهای بزرگ که بهترین راه برای نفوذ قارچ است ، جلوگیری بشود . شاخه های آلوده و شانکرهای که ممکن است به وجود آید هرچه زود تر بایستی آنها را برید و منهدم ساخت . تعدادی از گونه های ایجاد کننده فتیله نارنجی در درختان میوه .
نویسنده: امید رادمند |
سه شنبه 87 آبان 21 ساعت 12:26 عصر
|
|
نظرات دیگران نظر
|
بیماری جاروک یا جارویی سیب Apple Proliferation این بیماری از مهمترین و پر اهمیت ترین بیماریهای باغهای سیب در کشورهای جنوب اروپایی است در ایران در رامجرد شیراز توسط ایزدپناه گزارش شده است همچنین علائم مشخص بیماری در باغهای طالقان توسط اشکان(8-1346) مشاهده شده است.این بیماری در باغهای سیب کشور ایران چندان شیوع ندارد.علائم بیماری: علائم روی شاخساره، برگ، میوه و ریشه ظاهر می شود.بارزترین علائم برگساره ای این بیماری بروز حالت جاروی جادوگر(Witches Broom) در درختان بیمار است در این حالت بر اثر توقف چیرگی انتهایی و رشد جوانه های جانبی خفته در قسمت بالایی شاخساره های قوی، تعداد زیادی شاخه های نازک و ضعیف به وجود می آید که زاویه این شاخه های جانبی نابجا نسبت به شاخه های معمولی کمتر است و در نتیجه ظاهر جارو مانند که به نظر تعداد زیادی شاخه در یک محل مجتمع شده اند دیده می شود ـ برگها حالت گلبرگی و مجتمع دیده می شوند که به آن وردسانی برگها (Rosett (می گویند و نیز گوشوارکهای برگ بزرگ شده و کاملاً از گوشوارکهای گیاهان سالم متفاوت دیده می شوند. پیدایش حالت جارویی در چند شاخه یا در تمام شاخه های یک درخت ممکن است به وجود آید ولی استمرار ندارد و بیشتر در 3-2 سال اول بعد از آلودگی بروز می کند. میوه های درختان بیمار کوچکتر و پهن تر از میوه های سالم هستند و وزن آنها اغلب 60-30 درصد کمتر، رنگشان نامطلوب و بی مزه تر هستند، به طوری که 80 درصد آنها غیر قابل عرضه به بازار هستند. دمبرگها در این بیماری کوچکتر و دم میوه ها بلندتر از درختان سالم هستند. رنگ برگها در پائیز به جای زرد شدن متمایل به قرمز می شوند. نیروی حیاتی درختان جوان شدیداً کاهش می یابد در حالی که درختان پیرتر کمتر تحت تأثیر قرار می گیرند. نشانه های بیماری غیر پایدار است؛ جاروی جادوگر و کوچکی میوه چند سالی بعد از بروز از بین می روند در حالی که قرمز شدن برگها و بزرگی دم میوه ها چند سال بیشتر دوام می آورد.
نویسنده: امید رادمند |
سه شنبه 87 آبان 21 ساعت 12:25 عصر
|
|
نظرات دیگران نظر
|